
جشنواره چلمو شیراز
جشنواره چلمو شیراز، یا همون جشن چهلم نوروز، یکی از قشنگ ترین و کهن ترین آیین هاییه که بعد از نوروز توی شهر راز، یعنی شیراز برگزار میشه و ریشه اش برمی گرده به ایران باستان. این جشن خاص شیرازی هاست و کلی آداب و رسوم شیرین و پر از معنی داره که اونو از بقیه جشن ها متمایز می کنه و بهش یه حال و هوای دیگه میده.
شیراز همیشه مهد فرهنگ و تاریخ غنی ما ایرانی ها بوده. شهری که عطر بهارنارنجش آدمو مست می کنه و کوچه پس کوچه هاش پر از شعر حافظ و سعدیه. توی همین شهر دلبر، یه جشن باستانی داریم که شاید اسمش کمتر به گوشتون خورده باشه، ولی اگه از نزدیک ببینید یا ازش بشنوید، دلتون می خواد یه جورایی خودتون رو به دهم اردیبهشت شیراز برسونید. این جشن، همون «جشن چلمو» یا «چهلم نوروز» خودمونه که شیرازی ها بهش یه رنگ و بوی خاص خودشون رو دادن. بیاید با هم یه سر بزنیم به دل این جشن قدیمی و ببینیم داستان چیه و این آیین باستانی چطور تونسته خودش رو تا امروز زنده نگه داره.
چلمو چیست؟ ریشه ها و مفهوم جشن چهلم نوروز
حتماً تا حالا اسم نوروز رو شنیدید و می دونید چقدر برای ما ایرانی ها عزیزه. نوروز فقط یه روز تعطیلی نیست، یه شروع تازه است، یه جور آشتی با طبیعت و با خودمون. اما جالبه بدونید که ما ایرانی های باستان، حتی بعد از نوروز هم جشن و پایکوبی رو ادامه می دادیم. یکی از این جشن ها که خیلی هم جالبه، همین چلمو یا همون چهلم نوروزه. بیاید ببینیم این چلمو اصلاً از کجا اومده و چرا اینقدر برامون مهمه.
جشن چلمو: نامی آشنا برای یک آیین کهن
«چلمو» در واقع همون «چهلم نوروز» هست که اسمش به مرور زمان کوتاه تر شده و شده چلمو، مثل خیلی از کلمه های دیگه تو زبان خودمون که وقتی زیاد استفاده می شن، خلاصه می شن. این جشن دقیقاً چهل روز بعد از عید نوروز برگزار میشه، یعنی اگه حساب کنید، می بینید که میفته دهم اردیبهشت. دهم اردیبهشت، خودش یه روز خاصه، چون همزمانه با شروع «جشن میان بهار» یا «میدیوزوم» که توی فرهنگ باستانی ما، اولین «گاهنبار» به حساب میاد. این گاهنبار، یعنی روزی که ایرانی ها معتقد بودن آسمون توش آفریده شده. همین ربطش به آفرینش آسمون، یه جور تقدس خاصی بهش میده و نشون میده چقدر این جشن ریشه های عمیقی تو باورهای قدیمی ما داره.
تقدس عدد چهل رو حتماً تو فرهنگمون زیاد دیدید. مثلاً می گیم «چله بزرگ» و «چله کوچک» زمستون، یا چهلم یه عزیز از دست رفته. این عدد چهل از زمان زرتشت هم برای ایرانی ها خیلی مهم بوده. اصلاً زرتشتی ها باور داشتن که اهورامزدا (اورمزد) آسمون رو تو چهل روز، یعنی از اول فروردین تا دهم اردیبهشت آفریده. به خاطر همین، چهلم نوروز رو جشن می گرفتن تا از این آفرینش بزرگ شکرگزاری کنن و این روز رو گرامی بدارن. این عدد چهل، حتی تو ادیان دیگه و آیین اسلام هم تاثیرش رو گذاشته و نشون دهنده عمق نفوذ باورهای کهن ایرانیه.
هدف و فلسفه برگزاری
فلسفه پشت جشن چلمو خیلی قشنگ و انساندوستانه است. اصلاً هدف اصلی از برگزاری این جشن ها تو ایران باستان، دور هم جمع شدن بود، دید و بازدید، رفع کدورت ها و آشتی کردن، گردش و شادی، و به طور کلی، نزدیک تر شدن دل ها به هم. انگار چهل روز بعد از نوروز، یه بهونه دوباره بود که مردم دوباره همدیگه رو ببینن، از حال هم باخبر بشن و اگه کدورتی بینشون هست، با پادرمیونی بزرگ ترها یا حتی با یه دورهمی ساده، اونو از بین ببرن.
این جشن، یه جورایی هم نکوداشت نیکی و خوبی بود، هم پاسداشت آفرینش و شکرگزاری از طبیعت. مردم با هم جمع می شدن، شادی می کردن و از خدا بابت نعمت هاش شکرگزاری می کردن. در واقع، چلمو یه فرصت بود تا همه حس خوبی به هم بدن و زندگی رو با همه قشنگی هاش جشن بگیرن. اینجاست که می فهمیم چقدر اجداد ما به شادی، همدلی و آرامش اهمیت می دادن و چه زیبا بهونه ای مثل جشن چلمو رو برای این هدف های بزرگ خلق کرده بودن.
چلمو در شیراز: روایتی خاص از شهر راز
تا اینجای کار فهمیدیم چلمو یه جشن باستانیه که چهل روز بعد از نوروز برگزار میشه. حالا وقتشه بیایم و ببینیم شیرازی های باذوق و بافرهنگ، چطور این جشن رو توی شهر خودشون، با آداب و رسوم ویژه و خاص خودشون برگزار می کردن و هنوز هم تا حدودی این رسم و رسوم رو زنده نگه داشتن.
آداب و رسوم ویژه جشنواره چلمو در شیراز
هر شهری برای خودش یه سری رسم و رسوم خاص داره که اونو از جاهای دیگه جدا می کنه. شیراز هم تو جشن چلمو، از این قاعده مستثنی نیست و آداب و رسوم خیلی بامزه و دلنشینی داره که آدمو حسابی سر ذوق میاره. بیاین با هم چندتا از مهم تریناش رو بررسی کنیم.
آبتنی در چشمه سعدی
یکی از مهم ترین و جذاب ترین آداب چلمو توی شیراز، رفتن به چشمه سعدی و آبتنی کردن توشه. مردم شیراز از قدیم الایام یه باور شیرین داشتن: می گفتن روز چلمو، یه ماهی از چشمه سعدی سر از آب بیرون میاره که یه انگشتر طلایی (زرین انگشتر) با خودش داره! اگه کسی بتونه این ماهی رو ببینه یا اون انگشتر رو پیدا کنه، یعنی بخت و اقبال بهش رو کرده و خیلی خوش شانس میشه. این رسم بیشتر برای جوون ترها، مخصوصاً دخترا، خیلی جذاب بود چون به بخت گشایی و خوش شانسی ربطش می دادن.
قدیم ها، حتی ساعت آبتنی زن ها و مردها هم از هم جدا بود تا همه بتونن با خیال راحت به این رسم قشنگ عمل کنن. زن ها صبح زودتر می رفتن و بعد از اون، نوبت مردها می رسید. این آبتنی، فقط یه شست وشوی ساده نبود؛ یه جور پاک شدن و طلب خیر و برکت بود، با این امید که با دیدن اون ماهی زرین انگشتر، سالی پر از خوشی و برکت داشته باشن.
رسم چک و دوره
اگه بگم یکی از قشنگ ترین آداب چلمو همین «چک و دوره» بود، اغراق نکردم. این رسم فال گیری با شعرخوانی و اشیاء نمادین، واقعاً دل نشین و پر از رمز و راز بود. صبح روز چلمو، مردم کوزه های کوچیکی به اسم «دوره» رو زیر یه درخت سبز می گذاشتن. بعدش، هر کسی با یه نیت و آرزو، یه وسیله کوچیک نمادین مثل دکمه، انگشتر، یا دستمال خودش رو مینداخت تو این کوزه. بعد از اینکه همه وسایلشون رو انداختن، یه دستمال سبز هم روی دهانه کوزه می گذاشتن.
غروب همون روز، همه، زن و مرد، دور هم جمع می شدن و شروع می کردن به شعر خوندن. معمولاً شعرها از حافظ، سعدی یا شاعرای دیگه بود که معنی و مفهوم عمیقی داشتن. بعدش، یه دختر جوون که هنوز نوجوون بود و پاک و معصوم، دستش رو می کرد تو کوزه و بدون اینکه نگاه کنه، یه شیء رو از توش بیرون می آورد. هر کس که شیء خودش بیرون میومد، با توجه به شعری که همون لحظه خونده شده بود، نیت و آرزوش رو تفسیر می کرد. مثلاً اگه شعر در مورد رسیدن به یاره، یعنی به آرزوش می رسه و بختش باز میشه. این کار یه جور فال گیری و سرگرمی بود که حسابی فضای جشن رو گرم می کرد و همه رو امیدوار و شاد نگه می داشت.
سفره دختر شاه پریان
یه رسم دیگه که به نیت بخت گشایی و رسیدن به آرزوها پهن می شد، «سفره دختر شاه پریان» بود. این سفره رو معمولاً دخترای جوون و مجرد پهن می کردن با این باور که اگه نیتشون پاک باشه و از ته دل آرزو کنن، دختر شاه پریان به کمکشون میاد و آرزوهاشون رو برآورده می کنه. روی این سفره، خوراکی های خاصی می گذاشتن: از مرغ و نمک و انواع میوه گرفته تا تنقلات و سبزی.
کنار این سفره، همه دور هم جمع می شدن، شعر و سرود می خوندن و گاهی هم موسیقی می نواختن. این سفره یه فضای زنانه و صمیمی ایجاد می کرد که دخترا می تونستن آرزوهاشون رو با هم در میون بذارن و برای همدیگه دعای خیر کنن. این رسم نشون میده که چقدر امید و آرزو تو دل مردم شیراز برای برگزاری این جشن ها زنده بود.
دود کردن اسفند و کندر (تنگ شوم)
غروب روز چهلم نوروز رو شیرازی ها بهش می گفتن «تنگ شوم». این تنگ شوم، به معنی تاریکی و شروع شب بود. تو این زمان، مردم اسفند و کندر دود می کردن. دود کردن اسفند و کندر، یه رسم قدیمی برای دفع چشم بد و انرژی های منفی بود. مردم باور داشتن با دود کردن اسفند و کندر، بدبیاری ها و بلاها ازشون دور میشه و خونه و زندگیشون پر از خیر و برکت میشه. این کار، یه جور پاکسازی محیط بود که حس و حال خوبی به فضا می داد و همه رو برای شب نشینی و ادامه جشن آماده می کرد.
به طور کلی، این آداب و رسوم ریز و درشت، نشون میده که چقدر جشن چلمو برای مردم شیراز اهمیت داشت و چقدر ازش برای شادی، همدلی و حتی فال گیری و آرزو کردن استفاده می کردن. هر کدوم از این رسوم، یه داستان تو دل خودش داشت و یه حس خوب رو به آدما منتقل می کرد.
می گن تو این روز، شیراز یه حال و هوای دیگه داره؛ بوی اسپند و آش شیر کل شهر رو برمی داره و لبخند رو لب همه میشینه. چلمو، فقط یه جشن نیست، یه حس زندگیه!
خوراکی های سنتی جشنواره چلمو در شیراز
اگه از من بپرسی، هیچ جشن و دورهمی بدون غذا و خوراکی های خوشمزه کامل نمیشه. جشن چلمو هم از این قاعده مستثنی نیست و شیرازی ها برای این روز، یه آش خیلی خاص و خوشمزه دارن که اسمش «آش شیر چلمو»ئه. بیاین ببینیم داستان این آش چیه و چه چیزای دیگه تو این جشن می خوردن.
آش شیر چلمو
آش شیر چلمو، ستاره خوراکی های این جشنه. فلسفه درست کردن این آش خیلی قشنگه: قدیم ها، وقتی فصل شیردوشی تازه شروع می شد و دام ها شیر می دادن، مردم معتقد بودن که این شیر تازه رو باید با همسایه ها و فقرا تقسیم کرد تا برکتش تو زندگی همه جاری بشه. به خاطر همین، دامدارها و عشایر، هر سال از نوروز تا چهل روز بعدش، شیر و فرآورده های دامی خودشون رو مجانی بین مردم و کسایی که نیاز داشتن پخش می کردن. بعد از چهل روز، یعنی دقیقاً روز چلمو، به شکرانه این کار خیر و این نعمت، یه جشن بزرگ با اسم «جشن آش شیر» تو دامنه های کوه شاه برگزار می کردن.
داستان آماده کردن این آش هم خودش شنیدنیه. عشایر و دامدارها، بعد از دوشیدن شیر گوسفنداشون، حبوبات لازم برای آش رو پشت الاغ ها می گذاشتن و می بردن به محل جشن. حتی رشته آش رو هم تو همون مکان و به صورت دستی درست می کردن تا حسابی تازه و خونگی باشه. آش شیر چلمو رو معمولاً با شیر تازه، بلغور گندم، حبوبات و سبزیجات خاص خودش می پختن و طعمش واقعاً بی نظیر بود. پختن و خوردن این آش دسته جمعی تو دل طبیعت، خودش یه حال و هوای دیگه داشت و نمادی از سخاوت، همدلی و شکرگزاری بود.
دیگر خوراکی ها و تنقلات رایج
علاوه بر آش شیر، مردم تو جشن چلمو، مثل خیلی از جشن های دیگه، انواع و اقسام خوراکی ها و تنقلات رو هم آماده می کردن. آش رشته که همیشه پای ثابت دورهمی های ایرانیه، تو این جشن هم جای خودش رو داشت. انواع میوه های فصلی، آجیل های جورواجور و شیرینی های محلی هم روی سفره ها و تو بساط پیک نیک مردم پیدا می شد. این خوراکی ها، علاوه بر اینکه شکم آدم رو سیر می کرد، بهانه ای بود برای گپ و گفت، خنده و ساختن خاطره های خوش.
در واقع، از روز نهم اردیبهشت، مردم کم کم خودشون رو برای جشن چلمو آماده می کردن. غروب روز نهم، همه دور هم جمع می شدن و روز دهم رو هم حسابی جشن می گرفتن، پایکوبی می کردن و بازی های محلی انجام می دادن. این جشن، به قدری اهمیت داشت که حتی خانواده هایی که با هم کدورت و ناراحتی داشتن، با پادرمیونی بزرگ ترها و به خاطر حال و هوای جشن، با هم آشتی می کردن و دل ها دوباره به هم نزدیک می شد.
کجا و چگونه می توان جشنواره چلمو شیراز را تجربه کرد؟
خب، تا اینجا کلی در مورد تاریخچه و آداب و رسوم جشن چلمو تو شیراز گفتیم. شاید الان این سوال براتون پیش بیاد که اصلاً این جشن هنوز هم برگزار میشه؟ اگه آره، کجا میشه پیداش کرد و چطور میشه توش شرکت کرد؟
مکان های اصلی برگزاری در شیراز
همونطور که گفتیم، تو گذشته، چشمه سعدی یکی از مهم ترین مکان ها برای برگزاری این جشن بود، مخصوصاً برای رسم آبتنی. دامن طبیعت و کوه شاه هم جایی بود که آش شیر چلمو رو اونجا می پختن و جشن بزرگی برپا می کردن.
امروزه، برگزاری این جشن به اون گستردگی و شور و حال قدیم شاید نباشه، اما هنوز هم در بعضی مناطق مرکزی ایران، مخصوصاً جاهایی که هموطنان زرتشتی ساکنن، این آیین کم و بیش زنده است. شیراز، یزد، و کرمان از جمله این مناطق هستن. تو شیراز ممکنه هنوز تو جمع های خانوادگی و محلی، بعضی از این رسوم رو زنده نگه دارن، اما به صورت یه «جشنواره» عمومی و سازمان یافته مثل قدیم ها، کمتر برگزار میشه.
وضعیت فعلی برگزاری جشنواره در شیراز
واقعیت اینه که برخلاف نوروز و شب یلدا که هنوز خیلی گسترده و عمومی برگزار می شن، جشن چلمو بیشتر جنبه محلی و خانوادگی پیدا کرده. یعنی ممکنه یه خانواده یا یه محله خاص، بعضی از آداب و رسومش رو زنده نگه دارن، اما خبری از یه جشنواره بزرگ با تبلیغات گسترده نیست.
ولی اگه شما یه گردشگر داخلی یا خارجی هستید و می خواید این تجربه رو داشته باشید، چند تا راه دارید:
- تورهای فرهنگی: بعضی از آژانس های مسافرتی که روی گردشگری فرهنگی تمرکز دارن، ممکنه تورهای ویژه ای برای ۱۰ اردیبهشت شیراز تدارک ببینن که توش بشه با راهنمای محلی از اماکن خاصی بازدید کرد و اگه مراسم کوچکی تو جایی برگزار میشه، اونو از نزدیک دید.
- بازدید از اماکن خاص: حتی اگه جشنی هم در کار نباشه، بازدید از چشمه سعدی در روز ۱۰ اردیبهشت می تونه حس و حال خاصی بهتون بده. فقط یادتون باشه که اونجا دیگه خبری از ماهی زرین انگشتر نیست و نباید دنبالش بگردید!
- جویا شدن از بومیان: بهترین کار اینه که وقتی به شیراز سفر می کنید، از مردم محلی، مخصوصاً افراد مسن تر، در مورد آداب و رسوم جشن چلمو بپرسید. اون ها حتماً براتون با آب و تاب تعریف می کنن و شاید حتی بتونن راهنماییتون کنن که اگه جمعی این جشن رو برپا کردن، بتونید توش شرکت کنید.
یه نکته مهم برای بازدیدکننده ها: همیشه به آداب و رسوم محلی احترام بذارید و اگه تو جمعی شرکت کردید، سعی کنید باهاشون همراه بشید و فرهنگشون رو درک کنید. بهترین زمان بازدید هم که مشخصه، همین دهم اردیبهشت ماهه.
چرا جشنواره چلمو شیراز مهم است؟
شاید بپرسید خب، این جشن ها که الان خیلی هم پررنگ نیستن، دیگه چه اهمیتی دارن؟ چرا باید راجع بهشون حرف بزنیم و وقت بذاریم برای شناختشون؟ راستش رو بخواید، این جشن ها فقط یه سرگرمی ساده نیستن؛ یه بخش خیلی مهم از هویت و تاریخ ما ایرانی ها هستن. بیاین ببینیم چرا جشن چلمو شیراز اینقدر باارزشه.
حفظ و احیای میراث ناملموس ایران
اول از همه، جشن چلمو مثل یه گنجینه است، یه گنجینه از «میراث ناملموس» ایران. میراث ناملموس، یعنی اون چیزهایی که می بینیم و لمس می کنیم نیستن، ولی جزو فرهنگ و روح ما هستن: مثل داستان ها، آداب و رسوم، ترانه ها، رقص ها، و حتی طرز پخت یه آش خاص! این آیین ها، نشون دهنده سبک زندگی، باورها و خلاقیت اجداد ما هستن. اگه این جشن ها رو فراموش کنیم و از بین برن، انگار یه تیکه از پازل بزرگ هویتمون گم میشه. برای همین، ثبت و نگهداری این آیین ها برای نسل های آینده خیلی مهمه. بعضی از جشن های ما توی فهرست میراث فرهنگی و معنوی یونسکو هم ثبت شدن و این نشون میده چقدر در سطح جهانی هم ارزشمند هستن.
نقش در تقویت هویت فرهنگی شیراز
شیراز به خودی خود نماد فرهنگ و اصالته. جشن چلمو هم یه بخش جدایی ناپذیر از هویت فرهنگی شیرازه. این جشن، نشون میده که شیرازیا چقدر به سنت هاشون پایبندن و چقدر دوست دارن ریشه هاشون رو حفظ کنن. برگزاری یا حتی یادآوری این جشن، یه جور پیوستگی فرهنگی بین گذشته و حال ایجاد می کنه. برای گردشگرها هم، دیدن و تجربه کردن این آداب و رسوم، یه جاذبه گردشگری فرهنگی منحصر به فرده که باعث میشه شیراز رو بیشتر و عمیق تر بشناسن، نه فقط به خاطر حافظیه و سعدیه، بلکه به خاطر ریشه های فرهنگی عمیقش.
پیام های اجتماعی و اخلاقی جشن
جشن چلمو فقط به خاطر ریشه های باستان شناسیش مهم نیست، بلکه به خاطر پیام های قشنگ اجتماعی و اخلاقی که تو دلش داره هم خیلی ارزشمنده. این جشن، یه فرصت بود برای:
- همبستگی و آشتی: مردم دور هم جمع می شدن، کدورت ها رو کنار می گذاشتن و دل هاشون رو به هم نزدیک می کردن. این خودش تو دنیای امروز که همه درگیر زندگی روزمره هستن، خیلی غنیمته.
- شادی و شکرگزاری: بهانه برای شاد بودن و از نعمت های طبیعت شکرگزاری کردن، همیشه لازمه. چلمو این بهانه رو به زیباترین شکل ممکن فراهم می کرد.
- سخاوت و بخشش: رسم آش شیر چلمو که دامدارها شیرشون رو رایگان بین مردم تقسیم می کردن، نماد سخاوت و بخشش بود. این جور آداب، درس های بزرگی از انسانیت به ما میده.
این پیام ها، تو هر دوره ای از تاریخ، مهم و کاربردی هستن. چلمو به ما یادآوری می کنه که چقدر خوبه گاهی از شلوغی زندگی دست بکشیم، دور هم جمع بشیم، شاد باشیم و به هم خوبی کنیم.
به طور خلاصه، جشنواره چلمو شیراز یه پنجره به گذشته است، یه راه برای فهمیدن اینکه اجداد ما چطور زندگی می کردن و به چی باور داشتن. زنده نگه داشتن این جشن ها، نه فقط یه وظیفه، که یه عشق به تاریخ و فرهنگ خودمونه.
نتیجه گیری
خلاصه که «جشنواره چلمو شیراز» یا همون «جشن چهلم نوروز»، یه گنجینه پنهون تو دل فرهنگ غنی ما ایرانی هاست. این جشن که ریشه های عمیقی تو تاریخ و باورهای باستانی ما داره، نه تنها یه بهونه برای شادی و دورهمی بود، بلکه پر از پیام های انسانی و اخلاقی بود: از همبستگی و آشتی گرفته تا سخاوت و شکرگزاری از طبیعت.
آداب و رسوم خاص شیراز مثل آبتنی تو چشمه سعدی، رسم شیرین «چک و دوره» و سفره «دختر شاه پریان»، و مهم تر از همه، پخت آش شیر چلمو، همگی نشون دهنده عمق و زیبایی این آیین کهن هستن. حتی اگه امروز این جشن به اون شور و گستردگی گذشته برگزار نمیشه، اما یادآوری و شناختش برای ما خیلی مهمه، چون بخشی از هویت و میراث ناملموس ماست که باید برای نسل های بعد هم زنده بمونه.
اگه مسیرتون به شیراز افتاد، مخصوصاً تو اردیبهشت ماه، حتماً یادی از این جشن باستانی بکنید و اگه تونستید، حتی تو یه جمع کوچیک محلی، این حال و هوا رو تجربه کنید. یادتون باشه، زنده نگه داشتن این گنجینه های فرهنگی، به عهده تک تک ماست.
حالا شما بگید، آیا تا حالا چیزی در مورد جشن چلمو شنیده بودید؟ یا شاید تجربه شرکت تو این مراسم یا جشن های مشابه رو داشتید؟ حتماً نظرات و خاطراتتون رو تو بخش کامنت ها با ما به اشتراک بذارید، خیلی خوشحال میشیم بشنویم.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "جشنواره چلمو شیراز: راهنمای کامل، تاریخ و نکات بازدید" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "جشنواره چلمو شیراز: راهنمای کامل، تاریخ و نکات بازدید"، کلیک کنید.