خلاصه کتاب دانشجویی که من باشم ( نویسنده سارینا نادری )

اگه دنبال یه رمان عاشقانه هستید که تو فضای دانشگاهی می گذره و پر از شور و شیطنت های دانشجوییه، رمان «دانشجویی که من باشم» از سارینا نادری دقیقاً همونیه که باید بخونید. این کتاب یه روایت جذاب از دلدادگی های یه دختر دانشجوی پرجنب وجوشه که دلش رو به یه استاد تازه وارد دانشگاه می بازه و کلی ماجرای خنده دار و البته گاهی هم جدی براش پیش میاد. یه داستان گرم و صمیمی که حسابی سرگرمتون می کنه.

داستان های عاشقانه، مخصوصاً اونایی که تو محیط های پویا مثل دانشگاه اتفاق می افتن، همیشه حال وهوای خاص خودشون رو دارن. «دانشجویی که من باشم» هم یکی از همون کتاب هاست که با شخصیت های دوست داشتنی و فضایی پر از انرژی، شما رو با خودش همراه می کنه. تو این مقاله قراره یه غواصی کوچولو تو دنیای این کتاب داشته باشیم، از شخصیت های اصلیش بگیم، فضای داستان رو بو بکشیم و یه خلاصه حسابی و البته بدون اسپویل براتون آماده کنیم تا ببینید این رمان دل نشین، چقدر می تونه با سلیقه شما جور دربیاد. پس اگه آماده اید که وارد یه دنیای دانشجویی پر از عشق و ماجرا بشید، بزن بریم!

رمان دانشجویی که من باشم چیست؟ یه آشنایی خودمونی!

«دانشجویی که من باشم» عنوان کتابی هست که با قلم سارینا نادری نوشته شده و از همون رمان هاییه که وقتی شروعش می کنید، نمی تونید زمینش بذارید. این کتاب رو انتشارات متخصصان سال ۱۳۹۹ روانه بازار کرده و خیلی زود جای خودشو بین علاقه مندان به رمان های عاشقانه ایرانی باز کرده.

ژانر این کتاب دقیقاً همونیه که از اسمش پیداست: یه رمان عاشقانه، ولی نه از اون عاشقانه های غمناک و پر از اشک و آه! بیشتر کمدی رمانتیکه، یعنی هم از ته دل می خندید و هم دلتون غنج می ره برای اتفاقات عاشقانه ماهین و استادش. داستان تو فضای دانشگاه می گذره، برای همین کلی حال وهوای جوونی، دوستی و شیطنت های دانشجویی رو با خودش داره. در کنار همه این ها، یه جورایی به موضوعات اجتماعی و فرهنگی که تو محیط دانشگاهی ممکنه پیش بیاد هم یه نیم نگاهی داره، اما نه به شکلی که خسته کننده باشه. خلاصه که «دانشجویی که من باشم»، یه جورایی نماینده همون عشق های شیرین و گاهی پر دردسریه که از پشت نیمکت های دانشگاه شروع می شه و می تونه یه خاطره ابدی بشه.

خلاصه داستان دانشجویی که من باشم؛ بدون اسپویل، فقط تا همین جا!

حالا وقتشه بریم سراغ بخش هیجان انگیز ماجرا، یعنی خلاصه داستان! البته خیالتون راحت، قرار نیست کل داستانو لو بدم و اسپویل کنم، فقط یه پیش پرده از اونچه قراره بخونید رو براتون تعریف می کنم تا برای خوندن ادامه داستان هیجان زده بشید.

ماهین: دختری از جنس شور و شر!

قهرمان اصلی داستان ما، یه دختره به اسم ماهین. ماهین یه دانشجوی به تمام معناست؛ پر از شور و نشاط، سرزنده، یه کم بازیگوش و حسابی شیطون. از اون تیپ دخترا که با کاراشون هم دل بقیه رو می برن و هم یه وقتا حرصشون رو درمیارن! تو دانشگاه هم حسابی محبوب و معروفه، البته نه فقط به خاطر درس خوندن، بلکه به خاطر همین شخصیت پر انرژی و گاهی هم کارهای بامزه اش.

شروع یک ماجرای پر دردسر: استاد جدید!

همه چی از جایی شروع می شه که یه استاد جدید و مرموز وارد دانشگاه می شه. اسمش دکتر رادمنشه و از همون اول نگاه ماهین رو به خودش جلب می کنه. یهو ماهین یه دل نه صد دل عاشق این استاد میشه و همین نقطه شروع کلی ماجرای خنده دار و گاهی هم پر چالش برای ماهینه. عشق ماهین به دکتر رادمنش، اونم تو فضای دانشگاه، خودش به اندازه کافی جذاب و پر از پتانسیل برای اتفاقاته!

دانشگاه، رفقا و شیطنت ها!

تو این مسیر عاشقانه، ماهین تنها نیست. دوستاش، امیر و سپیده، همیشه کنارشن و تو ماجراهاش شریک. این دوستی ها و شیطنت های دانشجویی هم بخش بزرگی از جذابیت داستان رو تشکیل می ده. از کلاس های درس گرفته تا سلف دانشگاه و راهروها، همه جا پر از اتفاقات روزمره و پویایی های محیط دانشگاهیه که هر کدوم یه بخش از شخصیت ماهین و دغدغه های جوونیش رو نشون می ده. این فضا باعث می شه خواننده حسابی با داستان ارتباط بگیره و یاد روزهای دانشجویی خودش بیفته، یا اگه دانشجوئه، خودش رو تو دل ماجراها حس کنه.

کشمکش های شیرین و تلخ یک عشق پنهانی!

مسیر عشق ماهین به استاد رادمنش، صاف و بی دردسر نیست. کلی مانع و چالش سر راهش قرار می گیره. از تفاوت های سنی و جایگاه اجتماعی گرفته تا دیدگاه های بقیه و پیچیدگی های خود عشق. ماهین تلاش می کنه به استادش نزدیک بشه، گاهی با روش های بامزه و گاهی با کارهای شجاعانه که فقط از خودش برمیاد. این ماجراها گاهی طنزآمیزن و باعث می شن غش غش بخندید، و گاهی هم جدی تر می شن و شما رو به فکر فرو می برن. این کشمکش ها و بالا و پایین های رابطه، هسته اصلی داستان رو تشکیل می ده و خواننده رو با خودش همراه می کنه تا ببینه سرانجام عشق پرشور ماهین به کجا می رسه.

یک دل نه صد دل عاشق استاد خود شده و ماجراهای دلنشین و خاطره انگیزی بر جای می گذارد. شما با خواندن این کتاب برای دقایقی هر چند کوتاه سختی های زندگی را از یاد برده و خود را به دست دختری بازیگوش می سپارید تا شما را به دنیایی ناشناخته ببرد.

همون طور که گفتم، این خلاصه فقط بخش های ابتدایی و میانی داستان رو پوشش می ده تا شور و هیجان کشف پایان داستان برای خودتون باقی بمونه. پس منتظر یه پایان غیرمنتظره و جذاب باشید که قراره بعد از تموم کردن کتاب، شما رو شگفت زده کنه.

شخصیت ها، همینایی که دلتون رو می برن!

هر رمان خوب، شخصیت های قدرتمندی داره که باعث می شن باهاشون بخندیم، گریه کنیم و زندگی کنیم. «دانشجویی که من باشم» هم از این قاعده مستثنا نیست و شخصیت هاش حسابی به دل می شینن.

ماهین: شجاع، شیطون و پر احساس!

اگه بخوایم ماهین رو تو یه جمله توصیف کنیم، باید بگیم که ماهین عین خود زندگیه. دختری که توش شور و هیجان جوونی موج می زنه. شجاعت ماهین، از همون شجاعت هاییه که جوونی به آدم می ده، بدون فکر کردن به نتیجه، دل به دریا می زنه. شیطنت هاش هم که امضای خودشه! از اون شیطنت هایی که لبخند میاره رو لب آدم، حتی وقتی ممکنه یه جاهایی دردسر ساز بشه. اما مهم ترین ویژگی ماهین، احساسات پرشورش هست. وقتی عاشق می شه، تمام و کمال عاشق می شه و همین احساسات صادقانه، اونو تبدیل به یه شخصیت خیلی دوست داشتنی می کنه. ماهین، با تمام این ویژگی هاش، موتور محرک داستانه و بیشتر اتفاقات، دور و بر اون و تصمیماتش می چرخه.

دکتر رادمنش: مرموز و تاثیرگذار!

دکتر رادمنش، اون استاد جدیده که وارد زندگی ماهین می شه. یه شخصیت نسبتاً مرموز داره که از همون اول کنجکاوی خواننده رو برمی انگیزه. برخلاف ماهین که خیلی واضح و بی پروا احساساتش رو نشون می ده، دکتر رادمنش بیشتر درون گرا و محتاطه. همین تفاوت شخصیت ها، یه شیمی جالب بینشون ایجاد می کنه. تأثیر دکتر رادمنش روی ماهین و البته روی مسیر داستان، خیلی زیاده. ورودش نه تنها زندگی ماهین رو زیر و رو می کنه، بلکه داستان رو به سمت اتفاقات غیرمنتظره ای می بره که خوندنش حسابی لذت بخشه.

رفقا، یارای غار ماهین: امیر و سپیده!

تو دنیای دانشجویی ماهین، وجود دوستانی مثل امیر و سپیده، از نون شب هم واجب تره. این دو نفر نه تنها پایه ثابت شیطنت های ماهین هستن، بلکه وقتی ماهین تو دردسر می افته یا به کمک نیاز داره، اولین کسایی هستن که میان میدون. امیر، احتمالا همون دوست پسرونه ای که همیشه یه گوش شنواست و یه دستی به آتیش داره. سپیده هم همون دوست صمیمی دخترونه که همه رازها و حرف ها رو می شه باهاش زد و ازش مشورت گرفت. نقش این دوتا تو داستان، فقط پر کردن فضا نیست، بلکه حمایت هاشون از ماهین و گاهاً نقشی که تو پیشبرد بعضی از ماجراها دارن، خیلی مهمه و حسابی داستان رو گرم تر می کنه. وجود این شخصیت های فرعی، به داستان عمق بیشتری می ده و فضای واقعی تری از دوستی های دانشجویی رو به نمایش می ذاره.

چی می خواد بهمون بگه؟ تم ها و حرف های اصلی کتاب!

«دانشجویی که من باشم» فقط یه داستان عاشقانه ساده نیست، تو دل خودش کلی حرف و پیام داره که می تونه برای خواننده جذاب و حتی الهام بخش باشه.

عشق اول و شور جوانی

یکی از مهم ترین تم های کتاب، همین عشق اول و شور جوانی هست. عشقی که با تمام سادگی و بی غل وغشی، می تونه تمام دنیای یه آدم رو تحت تأثیر قرار بده. این کتاب نشون می ده که چطور یه احساس نوپا و پرشور، می تونه آدم رو به کارهایی وادار کنه که شاید هیچ وقت فکرشو نمی کرده. ماهین نماینده همین شور و انرژی جوانیه که بدون ترس از قضاوت، دنبال دلش میره و این واقعاً جذابه.

چالش های روابط دانشجویی

رابطه بین استاد و دانشجو، خودش یه دنیای پر از چالش و پیچیدگیه. این کتاب به خوبی این چالش ها رو نشون می ده، نه فقط از نظر اجتماعی و فرهنگی، بلکه از نظر احساسی. از اینکه چطور باید این حس رو کنترل کرد، چطور از حاشیه ها دور موند و در عین حال، با احساسات درونی خودت کنار بیای. این بخش از داستان برای خیلی از دانشجوها می تونه ملموس باشه و حس همذات پنداری رو ایجاد کنه.

قدر دوستی رو بدونیم!

همون طور که گفتیم، دوستی های ماهین با امیر و سپیده، بخش جدانشدنی داستانه. این کتاب نشون می ده که چقدر وجود یه دوست واقعی و رفیق پایه، تو مسیر زندگی و مخصوصاً تو دوره پر التهاب جوانی و دانشجویی، مهمه. حمایت های بی دریغ، خندیدن ها و گریه کردن ها با هم، و همراهی تو لحظات سخت، پیام مهمی در مورد اهمیت دوستی تو این رمانه.

مسائل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با دانشگاه

در کنار عشق و دوستی، کتاب یه نگاهی هم به مسائل اجتماعی و فرهنگی رایج تو محیط دانشگاه می ندازه. مثلاً نگاه جامعه به روابط خاص، یا حتی انتظاراتی که از دانشجو و استاد میره. این موضوعات بدون اینکه داستان رو سنگین کنن، بهش عمق می دن و اونو واقعی تر می کنن.

تفاوت های سنی و اجتماعی در روابط

رابطه ماهین با دکتر رادمنش، به طور طبیعی با چالش تفاوت سنی و اجتماعی همراهه. کتاب این موضوع رو از زوایای مختلف بررسی می کنه و نشون می ده که چطور این تفاوت ها می تونن هم موانع ایجاد کنن و هم به رابطه ای خاص و جذاب تبدیل بشن. سارینا نادری با ظرافت، این تفاوت ها رو به تصویر می کشه و به خواننده فرصت می ده که درباره اونا فکر کنه.

سادگی و صداقت در احساسات

با وجود همه پیچیدگی ها، هسته اصلی داستان بر پایه سادگی و صداقت در احساسات شکل گرفته. ماهین دختریه که احساساتش رو پنهان نمی کنه و همینه که باعث می شه خواننده باهاش ارتباط بگیره. این صداقت تو بیان عشق، حتی اگه گاهی بچه گانه به نظر برسه، یه پیام مهم رو می رسونه: گاهی وقت ها بهترین راه برای رسیدن به چیزی که می خوایم، همین سادگی و رو راست بودنه.

سارینا نادری چطور می نویسه؟ یه نگاه به قلمش!

یه نویسنده خوب، با قلمش تو ذهن خواننده موندگار می شه. سارینا نادری هم سبک نوشتاری خاص خودشو داره که باعث شده رمان دانشجویی که من باشم حسابی به دل بشینه.

سبک نگارش: روان، محاوره ای، پر از دیالوگ

قلم سارینا نادری خیلی روان و دلنشینه. یعنی از اون کتاباییه که وقتی شروع به خوندنش می کنی، اصلاً کلمات گیر نمی کنن و داستان مثل رودخونه جلو می ره. سبک نوشتاریش محاوره ایه، یعنی انگار داری با یه دوست صمیمی حرف می زنی یا خاطراتشو می شنوی. این باعث می شه خواننده حس نزدیکی بیشتری با شخصیت ها و اتفاقات پیدا کنه. یکی از نقاط قوت بزرگ این کتاب، دیالوگ هاش هستن. دیالوگ ها طبیعی و واقعی اند، انگار واقعاً همون لحظه بین دو نفر دارن رد و بدل می شن. همین دیالوگ های بامزه و پر احساس، باعث می شن فضای کتاب خیلی پویا و زنده بشه.

نحوه روایت داستان: اول شخص

داستان از زبان ماهین، شخصیت اصلی روایت می شه. یعنی شما دارید دنیا رو از نگاه اون می بینید و احساساتش رو از زبان خودش می شنوید. این انتخاب برای روایت، خیلی هوشمندانه بوده، چون باعث می شه با ماهین حسابی همذات پنداری کنیم و تمام افکار، احساسات، و حتی شیطنت هاش رو از نزدیک حس کنیم. این نوع روایت، به داستان صمیمیت و جذابیت بیشتری می ده.

میزان استفاده از طنز و عناصر کمدی در داستان

اگه دنبال یه کتابی هستید که هم بخندید و هم غرق داستان بشید، دانشجویی که من باشم انتخاب خوبیه. سارینا نادری حسابی از طنز و عناصر کمدی تو داستان استفاده کرده. شیطنت های ماهین، دیالوگ های بامزه بین رفقا، و حتی موقعیت های خنده داری که ناخواسته پیش میان، باعث می شن لبخند از لبتون نیفته. این طنز، داستان رو از حالت جدی بودن خارج می کنه و بهش یه حس سبکی و شادابی می ده که برای یه رمان عاشقانه خیلی مهمه.

تأثیر سبک نویسنده بر جذابیت و خوانایی رمان

در کل، سبک نگارش سارینا نادری، برگ برنده این کتابه. این قلم روان، محاوره ای و پر از طنز، باعث شده که دانشجویی که من باشم به یه رمان جذاب و بسیار خوانا تبدیل بشه. حتی اگه اهل رمان خوانی نباشید، این کتاب می تونه شما رو ترغیب کنه که ورق به ورقشو بخونید. نویسنده موفق شده فضایی رو خلق کنه که خواننده توش احساس راحتی می کنه و از هر لحظه خوندن داستان لذت می بره. همین راحت بودن و روانی قلم، باعث شده که این رمان تو دل خیلی ها جا باز کنه.

یه تیکه از کتاب: ببینیم فضای کتاب چطوره!

برای اینکه بهتر با فضای کتاب و قلم سارینا نادری آشنا بشید، اینجا یه تیکه کوچیک از کتاب رو براتون میارم که هم طنزش رو نشون بده و هم حال وهوای شخصیت ها رو:

وای وای وای پارمیدای من کوووو؟

وای وای وای میرم از هوش.

همینطور تو حال خودم بودم و داشتم چرت و پرت می گفتم که با قیافه های پوکر امیر و سپیده مواجه شدم.

نیشمو تا بناگوشم باز کردم و که امیر گفت:

– دختر تو حالت خوبه؟… . بسم الله انگار جنی شدی.

سپیده:

– آگه دیوونه بازی هات تموم شد بیا بریم داخل که قراره با استاد جدیدمون اشنا بشیم.

من:

– مگه استاد جدید قراره بیاد؟

سپیده:

– بازم وسط کلاس گرفتی خوابیدی؟

من:

– خب حالا بگو ببینم کیه؟ چیه؟ واسه چی داره میاد؟

امیر:

– نفس بکش دختر می ترسم خفه بشی.

من:

– یه روز با قیافه ی تو نفس تنگی می گیرم.

همین یه پاراگراف، کاملاً نشون می ده که با یه کتاب پر از دیالوگ های زنده، شخصیت های شیطون و یه فضای صمیمی طرفیم. ماهین، همون طور که می بینید، یه شخصیت پرحرفه و بقیه هم حسابی باهاش شوخی دارن!

این کتاب به درد کی می خوره؟ یعنی شما ازش خوشتون میاد؟

خب، حالا که تا اینجا اومدیم و یه نگاه کلی به کتاب انداختیم، شاید این سوال براتون پیش بیاد که اصلاً این رمان برای من مناسبه یا نه؟ بیاین ببینیم کی قراره از خوندن «دانشجویی که من باشم» حسابی لذت ببره:

• اگه عاشق رمان های عاشقانه سبک و شیرین هستید: اگه دلتون یه داستان می خواد که از عشق و دلدادگی بگه، ولی نه از اونایی که گریه دار باشن یا پیچیدگی های فلسفی داشته باشن، این کتاب حسابی به کارتون میاد.
• دانشجوها و اونایی که روزای دانشجویی رو تجربه کردن: فضای دانشگاه، دوستی های دانشجویی و شیطنت هاش، تو این کتاب حسابی پررنگه. اگه دانشجو هستید یا دلتون برای اون روزا تنگ شده، این کتاب شما رو می بره تو همون فضا.
• اگه دنبال یه کتاب برای اوقات فراغت و سرگرمی هستید: از اون کتاباییه که می تونید تو یه بعدازظهر خلوت یا تو سفر باز کنید و بدون دغدغه ذهنی، غرق داستان بشید و ازش لذت ببرید.
• اگه از طنز و کمدی تو رمان ها خوشتون میاد: ماهین یه شخصیت بامزه و شیطونه که با کاراش حسابی می خندونتتون. اگه رمان های کمدی رمانتیک دوست دارید، این کتابو از دست ندید.
• علاقه مندان به رمان های ایرانی با قلم روان: اگه دوست دارید آثار نویسنده های ایرانی رو بخونید و قلم های روان و محاوره ای رو ترجیح می دید، سارینا نادری همون نویسنده ایه که باید بشناسید.

خلاصه بگم، اگه دنبال یه داستان گرم، صمیمی، پر از شیطنت و عشق هستید که حال دلتون رو خوب کنه و با یه لبخند ببندینش، «دانشجویی که من باشم» رو حتماً تو لیست خوندنتون بذارید.

مشخصات فنی کتاب: هرچی لازم داری بدونی!

برای اون دسته از خواننده ها که دوست دارن اطلاعات دقیق و فنی کتاب رو هم داشته باشن، این جدول همون چیزیه که بهش نیاز دارید:

مشخصه	توضیحات
نام کامل کتاب	دانشجویی که من باشم
نویسنده	سارینا نادری
ناشر چاپی	انتشارات متخصصان
سال انتشار	۱۳۹۹
تعداد صفحات	حدود ۳۴۸ صفحه (ممکن است در نسخه های مختلف کمی متفاوت باشد)
فرمت های موجود	چاپی، الکترونیکی (EPUB)
زبان	فارسی
شابک (ISBN)	978-622-6841-30-6
موضوع اصلی	رمان عاشقانه، کمدی رمانتیک، داستان های ایرانی

توجه داشته باشید که قیمت کتاب ممکنه با گذشت زمان تغییر کنه، ولی معمولاً نسخه های الکترونیکی قیمت مناسب تری نسبت به نسخه چاپی دارن و راحت تر هم در دسترس هستن.

نظرات بقیه چیه؟ جمع بندی نقدها و بازخوردا!

مثل هر کتاب دیگه ای، «دانشجویی که من باشم» هم نظرات مثبت و منفی خودش رو بین خواننده ها داره. بعضیا حسابی عاشقش شدن و بعضیام شاید انتظارات دیگه ای ازش داشتن. بیاین یه جمع بندی از نظرات بقیه داشته باشیم:

نقاط قوت از دید خواننده ها:

• فضای شاد و انرژی بخش: خیلی ها از حال وهوای شاد و پر انرژی کتاب، مخصوصاً شیطنت های ماهین، حسابی تعریف کردن و گفتن که با خوندنش حالشون خوب شده.
• شخصیت های دوست داشتنی: ماهین و دوستاش، حسابی به دل خیلی ها نشسته و ارتباط عمیقی باهاشون برقرار کردن.
• قلم روان و جذاب: سرعت روایت و دیالوگ های زنده، برای خیلیا نکته مثبتی بوده و باعث شده نتونن کتابو زمین بذارن.
• خنده و سرگرمی: اونایی که دنبال یه کتاب برای سرگرمی و خندیدن بودن، حسابی از جنبه طنز کتاب رضایت داشتن.

نقاط قابل بحث یا انتظارات متفاوت:

• سادگی پلات: بعضی از خواننده ها معتقدن که داستان می تونست پیچیدگی های بیشتری داشته باشه و پلات داستان تا حدی ساده ست. البته این سادگی برای خیلی ها هم یه نقطه قوت به حساب میاد، چون دنبال یه داستان ساده و بدون پیچیدگی های اضافه هستن.
• عمق شخصیت پردازی: در کنار تمجید از شخصیت ماهین، برخی ممکنه انتظار عمق بیشتری تو شخصیت پردازی بقیه کاراکترها یا حتی پرداختن به ابعاد روان شناختی بیشتری از ماهین رو داشته باشن.
• انتظار از قلم جدی تر: تعداد کمی از خواننده ها که شاید به رمان های عمیق تر یا با لحن رسمی تر عادت دارن، ممکنه با لحن کاملاً محاوره ای و طنزآمیز کتاب کمی ارتباط برقرار نکرده باشن.

در کل، بیشتر نظرات به سمت مثبت متمایل هستن و نشون می دن که «دانشجویی که من باشم» تونسته رضایت بخش قابل توجهی از مخاطبین، مخصوصاً اونایی که به رمان های سبک و عاشقانه با چاشنی طنز علاقه دارن رو جلب کنه. این کتاب برای لحظات فراغت و تجربه یه داستان شیرین، واقعاً انتخاب خوبیه و همون طور که می بینید، خیلی ها از خوندنش لذت بردن.

تهش چی شد؟ نتیجه گیری و پیشنهاد آخر!

خب، رسیدیم به ایستگاه آخر این سفرمون تو دنیای «دانشجویی که من باشم» نوشته سارینا نادری. همون طور که دیدیم، این کتاب یه روایت دوست داشتنی و پر از هیجانه از عشق و دوستی تو فضای پرشور دانشگاه.

ماهین، با اون همه شور و شیطنتش، دکتر رادمنش با اون شخصیت مرموزش و دوستای پایه اش، همه و همه یه دنیای جذاب رو براتون می سازن که وقتی واردش بشید، دل کندن ازش سخته. قلم روان و محاوره ای سارینا نادری هم باعث شده که داستان مثل آب خوردن پیش بره و شما رو خسته نکنه، تازه با اون چاشنی طنزی که داره، حسابی سرگرمتون می کنه و لبخند رو لبتون میاره.

پس اگه دنبال یه رمان هستید که حال دلتون رو خوب کنه، شما رو به دوران دانشجویی ببره یا حتی فقط برای چند ساعت از دنیای اطراف جدا کنه و غرق یه داستان شیرین و بامزه بشید، «دانشجویی که من باشم» رو همین الان تو لیست خریدتون بذارید. این رمان می تونه یه انتخاب عالی برای گذروندن اوقات فراغت و لذت بردن از یه داستان عاشقانه، اونم از نوع کمدی رمانتیک باشه. پس فرصت رو از دست ندید و خودتون رو مهمون دنیای ماهین کنید. مطمئنم از خوندنش پشیمون نمی شید!