خلاصه کتاب عصرهای کریسکان – نگاهی به اثر کیانوش گلزار راغب

خلاصه کتاب عصرهای کریسکان - نگاهی به اثر کیانوش گلزار راغب

خلاصه کتاب عصرهای کریسکان ( نویسنده کیانوش گلزار راغب )

خلاصه کتاب عصرهای کریسکان، نوشته کیانوش گلزار راغب، یک سفر نفس گیر به دنیای مقاومت و شکنجه های بی رحمانه در قلب کردستان است. این کتاب روایتی دست اول و پرکشش از سال های اسارت امیر سعیدزاده (سعید سردشتی) در زندان های مخوف کومله و دموکرات را بازگو می کند.

اگه دنبال یه کتابی هستید که جون آدم رو به لب برسونه و از شجاعت و صبر یه ملت تو دل آتیش بگه، عصرهای کریسکان همون چیزیه که باید بخونید. این کتاب فقط یه داستان نیست، یه تیکه از تاریخ زنده این کشوره، اونم از زبون کسی که هر لحظه اش رو با پوست و گوشت و استخوونش لمس کرده. می دونید، وقتی صحبت از جنگ و مقاومت میشه، خیلی ها فقط جبهه های آشنا رو به خاطر میارن، ولی غرب کشور، مخصوصاً کردستان، خودش یه دنیای دیگه از ایثار و سختی بوده.

از وقتی سریال سوران اومد و کلی سر و صدا کرد، خیلیا دنبال این بودن که بفهمن داستان اصلی از کجا اومده و ریشه این همه مقاومت کجاست. همینطور تقریظ رهبری هم حسابی به این کتاب وزن داده و کنجکاوی خیلی ها رو تحریک کرده. اینجا می خوایم یه جوری کتاب عصرهای کریسکان رو براتون ورق بزنیم که هم از داستانش سر دربیارید، هم بفهمید چرا اینقدر مهمه و هم ترغیب بشید خودتون برید سراغش. پس بزن بریم یه سفر به دل تاریخ!

معرفی اجمالی کتاب عصرهای کریسکان: گنجینه ای از ادبیات پایداری

اول از همه بریم سراغ معرفی کلی این گنجینه. کتاب عصرهای کریسکان، به قلم توانا و بی نظیر کیانوش گلزار راغب، خاطرات واقعی و تلخ و شیرین امیر سعیدزاده یا همون سعید سردشتی خودمونه که انتشارات سوره مهر سال ۱۳۹۴ اون رو منتشر کرده. ژانر این کتاب مشخصه؛ خاطرات دفاع مقدس، ادبیات پایداری و تاریخ شفاهی. اما این کتاب یه فرقی با بقیه داره که حسابی خاصش می کنه. فقط یه روایت خطی نیست که راوی بشینه و تعریف کنه. نه، اینجا با یه سبک چندصدایی روبرو هستیم که حسابی مخاطب رو درگیر می کنه و ابعاد مختلف یه ماجرا رو نشون میده. این تمایز باعث شده عصرهای کریسکان یه سر و گردن بالاتر از خیلی از آثار مشابه خودش قرار بگیره و دل خیلی ها رو ببره.

شاید فکر کنید خب یه کتاب خاطرات دیگه، مگه چی میشه؟ اما باید بگم عصرهای کریسکان فراتر از یه معرفی کتاب عصرهای کریسکان سادست. این اثر دریچه ایه به روی یه دوره پانزده ساله از تاریخ پرالتهاب کردستان، از روزهای اول انقلاب تا سال ۷۴. یعنی وقتی این کتاب رو دست می گیرید، انگار یه ماشین زمان سوار شدید و مستقیم رفتید وسط اتفاقات، با تمام جزئیات و سختی هاش. پس آماده باشید برای یه سفر عمیق و پرچالش!

امیر سعیدزاده (سعید سردشتی): قهرمانی که شبیه هیچ کس نبود

راوی اصلی داستان عصرهای کریسکان، یعنی امیر سعیدزاده، یه آدم معمولی نیست؛ یه قهرمانه که شاید تو نگاه اول خیلی شبیه قهرمان های فیلم های اکشن نباشه، اما شجاعت و استقامتش حیرت انگیزه. سعیدزاده قبل از انقلاب، یه جوون پرشور بوده که برای سرگرمی و تفریح تو پخش اعلامیه ها و سخنرانی های امام (ره) کمک می کرده، اما همین کارهای به ظاهر کوچیک، پاش رو به دنیای مبارزه باز می کنه. بعد از آشنایی با بزرگانی مثل مهدی باکری و علی صالحی، دیگه راه برگشتی براش نمیمونه.

داستان اسارت های سعیدزاده هم خودش یه کتاب جداس. ایشون بارها و بارها دستگیر میشه؛ یه بار ساواک دنبالش بوده و فرار می کنه، یه بار اسیر کومله میشه و با هزار مکافات از چنگشون میگریزه. اما اصل ماجرا وقتی شروع میشه که بعد از جنگ، سال ها بعد، دوباره اسیر میشه. این دفعه اسارتش تو دست حزب دموکرات کردستان عراق اتفاق میفته و قراره سالیان سال طول بکشه. جالبه بدونید که سعیدزاده عضو هیچ سازمان یا ارگانی نبوده و به قول خودش، یه نیروی آزاد و مستقل محسوب می شده. اما همین آدم آزاد، تو کلی از مأموریت های اطلاعاتی و عملیاتی حضور داشته و حتی برای شناسایی، پاش رو اونور مرز هم میذاره. سعید سردشتی ملقب شدن ایشون هم برمی گرده به همین ماجراهای پر و پیچ و خم که تو کتاب به تفصیل گفته میشه.

کریسکان: جهنم روی زمین و قلب روایت کتاب

اگه بپرسید زندان کریسکان کجاست؟ باید بگم کریسکان فقط یه زندان نیست، یه اسم رمزه برای سال ها رنج و مقاومت. این منطقه تو کوه سنجاق، حوالی کردستان عراق قرار داره و اون زمان ها پایگاه اصلی حزب دموکرات ایران بوده. یعنی همون جایی که جنایت ها و شکنجه های بی رحمانه ای توش اتفاق افتاده.

امیر سعیدزاده حدود شش سال رو تو زندان های گروهک های کومله و دموکرات گذرونده. این شش سال، پر از شکنجه هاییه که خوندنشون مو به تن آدم سیخ می کنه. تو کتاب به وضوح از این شکنجه ها صحبت میشه؛ مثلاً اینکه چطور با شلنگ به جونش می افتادن تا از حال میرفته، یا چطور با جوالدوز بدنش رو سوراخ سوراخ می کردن. اما شاید وحشتناک ترینش، ماجرای تنور داغ باشه که تو یکی از بخش های بخش هایی از کتاب عصرهای کریسکان اینطور روایت شده:

«به سراغم می آیند و با شلنگ به جانم می افتند. آنقدر کتکم می زنند که از حال می روم. تمام بدنم کبود شده و سر و صورت و بینی و باسنم زخمی می شود. با جوالدوز به جانم می افتند و بدنم را سوراخ سوراخ می کنند. بعد داخل تنوری که تازه خاموش شده و دیواره و خاکسترش داغ داغ است می اندازند و آرام آرام عرق می کنم و نم نم تب می کنم. یواش یواش بوی پختگی بدنم را حس می کنم و به ناچار فریاد می زنم. همینکه می خواهم سرم را از تنور بیرون بیاورم با قنداق بر سرم می کوبند و داخل خاکستر داغ می افتم. پوستم تاول می زند… نیم پز می شوم…فریاد می زنم…»

همین روایت هاست که نشون میده سعیدزاده چقدر مقاومت کرده و سر خم نکرده. میدونید، چیزی که این داستان رو وحشتناک تر می کنه اینه که امیر سعیدزاده تنها کسیه که تونسته از زندان کریسکان زنده بیرون بیاد! بقیه هم بندی هاش بدون محاکمه اعدام شدن. واقعاً باید این کتاب رو بخونید تا بفهمید یه آدم چقدر میتونه تحمل و استقامت داشته باشه.

سبک روایت نوآورانه: چندصدایی و نقش بی بدیل همسر

یه چیز خیلی مهم که کیانوش گلزار راغب تو کتاب عصرهای کریسکان بهش پرداختن، سبک روایت چندصدایی یا چند رواییه. این سبک باعث شده کتاب خیلی خاص و جذاب بشه. میدونید چطور؟ وقتی سعیدزاده وارد یه تنش یا درگیری میشه، نویسنده بلافاصله تو فصل بعدی میاد و از زبان همسرش، یعنی سعدا حمزه ای، ماجرا رو تعریف می کنه.

یعنی چی؟ یعنی شما همزمان که دارید از سختی های سعیدزاده تو زندان می خونید، می فهمید که خانواده اش، مخصوصاً همسرش، تو غیاب اون چه بلاهایی سرشون میاد. چقدر دلهره، سختی و فداکاری پشت این ماجراهاست. سعدا حمزه ای نه تنها روایت رو تکمیل می کنه، بلکه جزئیات پنهانی رو هم آشکار می کنه که شاید خود سعیدزاده ازشون بی خبر بوده. مثلاً شهادت برادران، اسارت پدر، یا بمباران هایی که تو شهر اتفاق می افتاده. اینجوری یه تصویر خیلی کامل تر و انسانی تر از جنگ و مقاومت به خواننده میده. یه نمونه از این بخش ها که همسر سعیدزاده روایت می کنه، تو همین کتاب هم اومده:

«با پررویی وارد خانه شد. کلت سعید را گذاشته بودم لای متکای بچه. همین که وارد خانه شد متکا را از پنجره اتاق انداختم توی حیاط پدرشوهرم و او متوجه نشد. تمام اثاثیه منزل را بهم ریخت و آلبوم عکس شوهرم را ورق زد. عکس سعید و بچه ها ی سپاه را درآورد و خواست با خودش ببرد که جلویش را گرفتم و نگذاشتم. گفتم: « اگه تو نظامی هستی چطور بدون مجوز وارد منزل من شدی؟ لعنت به اون دولت و نظامی که مأمورانش بدون مجوز وارد خونه مردم بشن. الان زنگ می زنم سپاه تا ببینم با چه مجوزی وارد خونه یه زن نامحرم شدی.»

این سبک باعث میشه خواننده نه تنها با قهرمان داستان، بلکه با تمام خانواده و اطرافیانش همذات پنداری کنه و عمق فاجعه و ایثار رو بهتر درک کنه.

تحلیل محتوایی و ویژگی های برجسته کتاب عصرهای کریسکان

عصرهای کریسکان فقط یه داستان نیست، یه سند مهم تاریخی و اجتماعیه. بریم ببینیم چه ویژگی هایی این کتاب رو انقدر خاص کرده:

تصویرسازی بی پرده از قساوت ضدانقلاب

یکی از مهم ترین چیزهایی که این کتاب بهمون نشون میده، چهره واقعی و بی رحمانه گروهک های کومله و دموکراته. شاید قبل از این کتاب، خیلیا فقط اسم این گروه ها رو شنیده بودن، اما عصرهای کریسکان کاری می کنه که با تمام وجود حس کنیم اینا چقدر بی رحم بودن و چه جنایت هایی مرتکب شدن. اون شکنجه های وحشتناک تو زندان کریسکان، فقط یه گوشه از این قساوت ها رو نشون میده.

شناخت قوم کرد: غیور و مظلوم

این کتاب در کنار روایت جنایت ها، یه تصویر واقعی و البته خیلی ارزشمند از مردم غیور کرد هم ارائه میده. نشون میده که چقدر مظلوم واقع شدن و چقدر فداکاری کردن. یعنی وقتی این کتاب رو می خونید، یه درک عمیق تر از فرهنگ و مقاومت مردم کردستان پیدا می کنید و می فهمید که این منطقه چه قهرمان های گمنامی داشته.

جامعیت تاریخی: از پیش از انقلاب تا سال ۷۴

عصرهای کریسکان یه بازه زمانی طولانی، یعنی حدود ۱۵ سال رو پوشش میده. از قبل از انقلاب شروع میشه، التهابات و بحران های اوایل انقلاب تو کردستان رو نشون میده و تا سال ۷۴، یعنی بعد از جنگ هم ادامه پیدا می کنه. این جامعیت تاریخی باعث میشه این کتاب یه مرجع ارزشمند برای شناخت رویدادهای اون دوره تو کردستان باشه.

لحن صریح، کوتاه و بی حاشیه

همونطور که تو تقریظ رهبری بر کتاب عصرهای کریسکان هم اشاره شده، کیانوش گلزار راغب با یه لحن صریح، کوتاه و بی حاشیه داستان رو روایت کرده. این نوع نگارش باعث میشه کتاب خیلی خوش خوان باشه و آدم رو خسته نکنه. یعنی انگار یه نفر روبروت نشسته و داره با کلمات ساده و بدون هیچ پیچیدگی، قصه زندگیشو برات تعریف می کنه. این سادگی و روانی، خودش یه نقطه قوت بزرگه.

تأثیر عمیق بر خواننده: سکته مرتضی سرهنگی!

تاثیر این کتاب انقدر زیاد بوده که حتی روی بزرگانی مثل مرتضی سرهنگی، پدر ادبیات دفاع مقدس، هم اثر عمیقی گذاشته. گفته میشه ایشون بعد از خوندن کتاب عصرهای کریسکان، به خاطر فشار روحی و عمیق بودن داستان، سکته کردن و کارشون به بیمارستان کشیده. خودشون گفتن که اذیتم کرد، نه به معنی بد، بلکه به این معنی که آقای سعیدزاده و خانواده شان رنج زیادی تحمل کردند و در این رنج، امید هم داشتند. رنج ها و امیدهای آقای سعیدزاده روی من خیلی تأثیر گذاشت. همین یه جمله نشون میده که با چه اثر قدرتمندی روبرو هستیم.

اهمیت و تأثیرگذاری فرهنگی عصرهای کریسکان

کتاب عصرهای کریسکان فقط تو حوزه ادبیات پایداری تاثیرگذار نبوده، بلکه تو سطح وسیع تر فرهنگی هم کلی اهمیت پیدا کرده.

تقریظ رهبر معظم انقلاب: مهر تأیید بر یک اثر فاخر

یکی از بزرگترین افتخارات این کتاب، تقریظ رهبری بر کتاب عصرهای کریسکان هست. حضرت آیت الله خامنه ای بعد از خوندن کتاب، یه متن خیلی ارزشمند نوشتن که واقعاً جایگاه عصرهای کریسکان رو بالا برد. ایشون تو این تقریظ به نکاتی اشاره کردن که می تونه راهنمای ما باشه:

بسم الله الرّحمن الرّحیم
ـ بسیار جذّاب تهیّه شده است؛ هم خود سرگذشت این جوان آزاده ی کُرد جذّاب است و هم نوع نگارش صریح و کوتاه و بی حاشیه ی کتاب. با اینکه نیروهای مبارز کُردِ طرف دار جمهوری اسلامی را از نزدیک دیده و شناخته ام، آنچه از فداکاری های آنان در این کتاب آمده، برایم کاملاً جدید و اعجاب آور است. نقش مادر و همسر هم حقّاً برجسته است. دلاوری و شجاعتِ راوی و خانواده اش ممتاز است و نیز برخی عناصر دیگر کُردی که از آنان نام برده شده است. در کنار این درخشندگی ها، رفتار قساوت آمیز و شریرانه ی کسان دیگری که بدروغ از زبان مردم شریف کُرد سخن میگفتند نیز بخوبی تشریح شده است. کتاب جامعی است؛ تاریخ، شرح حال، شناخت قوم کُرد، شناخت حوادث تلخ و شیرین منطقه ی کردی در اوایل انقلاب … در آذر ۹۹ مطالعه شد.

این تقریظ نشون میده که کتاب چقدر جذابه، چقدر فداکاری نیروهای کرد و قساوت ضدانقلاب رو خوب نشون داده و چقدر نقش خانواده تو این دوران مهم بوده. واقعاً وقتی رهبر یه کشور همچین جملاتی رو در مورد یه کتاب میگن، یعنی اون اثر یه چیز دیگه ای داره.

اقتباس تلویزیونی: سریال سوران

یادتونه گفتم سریال سوران کلی سر و صدا کرد؟ خب باید بگم که این سریال، اقتباسی آزاد از همین کتاب عصرهای کریسکان هست! سروش محمدزاده، کارگردان و مجتبی فرآورده، تهیه کننده سریال، با الهام از خاطرات دفاع مقدس کردستان که تو این کتاب روایت شده، یه کار تلویزیونی قوی ساختن.

این اقتباس تلویزیونی خیلی مهمه، چون باعث شد داستان امیر سعیدزاده و سختی هایی که کشیده، به گوش و چشم تعداد بیشتری از مردم برسه. خیلی ها که شاید اهل کتاب خوندن نبودن، با دیدن سریال سوران کنجکاو شدن و رفتن سراغ کتاب. البته، همیشه بین کتاب و اقتباس تلویزیونی یه تفاوت هایی هست، چون تو فیلم و سریال باید یه سری تغییرات برای جذب مخاطب عام ایجاد بشه. اما مهم اینه که روح داستان و پیام اصلی کتاب حفظ شده و یه جورایی، کتاب رو به تلویزیون آورده.

جایگاه کتاب در ادبیات پایداری معاصر ایران

با تمام این اوصاف، کتاب عصرهای کریسکان حالا جایگاه ویژه ای تو ادبیات پایداری ایران پیدا کرده. این کتاب فقط یه روایت نیست، یه بخش مهم از حافظه جمعی ماست. نشون میده که تو روزهای سخت، چقدر مردم این سرزمین، مخصوصاً تو کردستان، ایستادگی کردن و از آرمان هاشون دفاع کردن. این آثار هستن که باعث میشن تاریخ فراموش نشه و نسل های بعدی هم بدونن چه گذشته پر افتخار و البته پر دردی داشتیم.

جایگاه عصرهای کریسکان در کارنامه کیانوش گلزار راغب

کیانوش گلزار راغب رو خیلیا با کتاب شنام میشناسن. شنام خاطرات خود نویسنده از دوران اسارتش تو دست گروهک کومله بود که اون هم حسابی سروصدا کرد و تونست آغازگر یه بخش مهم تو ادبیات دفاع مقدس منطقه کردستان باشه. شنام روایت درگیری های سال های ۶۰-۶۱ و عملیات شنام به فرماندهی شهید احمد متوسلیان در مریوان رو نشون میداد.

اما کتاب عصرهای کریسکان، قدم بعدی و خیلی مهمی تو کارنامه کیانوش گلزار راغب بود. راغب تو شنام یه اشاره کوچیکی به سعید سردشتی کرده بود. انگار که این شخصیت تو ذهنش مونده بود و میدونست داستانش چقدر میتونه شنیدنی باشه.

یه شب در آهنی اتاق ما باز شد. در تاریکی شب نمی توانستیم چهره و ظاهرش را تشخیص دهیم اما ناله های ممتد او خبر از جراحتش می داد. با مشقت زیاد توانستیم کمک مختصری به او بکنیم تا شاید حالش بهتر شود. ساعتی بعد توانست حرف بزند. خودش را سعید سردشتی معرفی کرد. بیشتر از این چیزی نگفت.

این همون جرقه اولیه بود که باعث شد گلزار راغب بره سراغ زندگی پرفراز و نشیب امیر سعیدزاده و نتیجه اش شد کتاب عصرهای کریسکان. میدونید، خود راغب هم مدتی همراه سعید سردشتی تو زندان مرکزی دموکرات بوده و حتی تو فرارش هم کمک کرده. همین هم بندی بودن باعث شده که بتونه با جزئیات و عمق بیشتری داستان رو بنویسه و مخاطب رو انگشت به دهان بذاره. پس میشه گفت عصرهای کریسکان نه تنها یه اثر مستقل و قویه، بلکه مکمل و ادامه دهنده خط فکری کیانوش گلزار راغب تو مستندسازی تاریخ مقاومت کردستانه.

چرا باید عصرهای کریسکان را خواند؟

خب، شاید با خودتون بگید این همه کتاب، چرا باید برم سراغ کتاب عصرهای کریسکان؟ بذارید چند تا دلیل محکم بهتون بگم:

  • ارزش تاریخی بی بدیل: این کتاب یه سند زنده از تاریخ معاصر ایرانه، مخصوصاً اتفاقات کردستان تو اوایل انقلاب و دوران جنگ. اگه میخواید بدونید اون روزا چه خبر بوده و گروه های ضدانقلاب چه کارایی میکردن، این کتاب بهترین مرجعه.
  • روایت شجاعت و مقاومت: داستان امیر سعیدزاده نمونه بارزی از صبر، شجاعت و امید تو دل سخت ترین شرایط. خوندن این کتاب بهتون نشون میده یه آدم چقدر میتونه تاب بیاره و باز هم مقاومت کنه.
  • آشنایی با قوم کرد: این کتاب یه تصویر واقعی از مردم غیور کرد و مظلومیت هاشون رو ارائه میده. درکشون از طریق این روایت، خیلی عمیق تر و ملموس تره.
  • سبک نگارش جذاب: با اینکه محتوای کتاب تلخ و دردناکه، اما سبک روایی کیانوش گلزار راغب انقدر صریح، کوتاه و روانه که شما رو با خودش می بره و خسته نمیکنه.
  • تقریظ رهبری و اقتباس تلویزیونی: وقتی یه کتاب مورد تحسین رهبر معظم انقلاب قرار می گیره و تبدیل به یه سریال پربیننده مثل سوران میشه، یعنی یه چیز خاصی داره که نباید از دستش داد.

خلاصه کلام، عصرهای کریسکان فقط یه کتاب نیست؛ یه تجربه است. تجربه ای که هم ذهن شما رو روشن می کنه، هم قلبتون رو به درد میاره و هم روحتون رو به سمت مقاومت و امید سوق میده. پس دست دست نکنید و خودتون رو از خوندن این اثر بی نظیر محروم نکنید.

نتیجه گیری: میراث ماندگار عصرهای کریسکان

واقعاً خلاصه کتاب عصرهای کریسکان ( نویسنده کیانوش گلزار راغب ) فقط یه مرور سطحی بر این اثر نیست، بلکه تلاشیه برای نشون دادن عمق و اهمیت این کتاب. داستان زندگی امیر سعیدزاده، یا همون سعید سردشتی، از اون داستان هاییه که تو ذهن آدم میمونه و به این راحتی پاک نمیشه. این کتاب، یه سند زنده از سال ها رنج، مقاومت و پایداری مردم کردستان در برابر ظلم و ستم گروه های ضدانقلاب مثل کومله و دموکراته.

نقش کیانوش گلزار راغب تو روایت این خاطرات و به خصوص استفاده از سبک چندصدایی، اونم با حضور پررنگ همسر سعیدزاده، کاری کرده که عصرهای کریسکان از یه کتاب خاطرات معمولی خیلی فراتر بره و تبدیل به یه اثر هنری و تاریخی تمام عیار بشه. از تقریظ رهبری گرفته تا اقتباس تلویزیونی سوران، همه و همه نشون دهنده ارزش و تأثیرگذاری این کتاب هستن.

مطالعه کتاب عصرهای کریسکان، نه تنها ما رو با گوشه ای از خاطرات دفاع مقدس کردستان آشنا می کنه، بلکه یادآوریه که برای درک بهتر امروز و فردامون، چقدر باید گذشته رو خوب بشناسیم. این خاطرات، میراثی گرانبها برای نسل های آینده هستن تا بدونن این سرزمین با چه سختی ها و فداکاری هایی به اینجا رسیده. پس، اگه تا حالا این کتاب رو نخوندید، حتماً برید سراغش و خودتون رو تو دل این روایت پرکشش غرق کنید. قول میدم پشیمون نمیشید!

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب عصرهای کریسکان – نگاهی به اثر کیانوش گلزار راغب" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب عصرهای کریسکان – نگاهی به اثر کیانوش گلزار راغب"، کلیک کنید.