
در خیابان Yonge در تورنتو حق کشیدن جسد اسب تان را ندارید
خیر، طبق یک قانون قدیمی و عجیب در تورنتو، شما حق ندارید جسد اسبتان را در خیابان یانگ و آن هم در روز یکشنبه بکشید! البته نگران نباشید، این قانون بیشتر شبیه یک شوخی تاریخی است و در دنیای امروز، هیچ کس به خاطرش جریمه نمی شود.
دنیای ما پر از قوانین عجیب و غریبه، از اونایی که آدم رو به خنده می اندازن تا اونایی که واقعاً آدمو به فکر فرو می برن که آخه چرا همچین چیزی باید قانون بشه؟ شاید فکر کنید این قصه ها فقط مال فیلم هاست یا کشورهای خیلی دور، اما واقعیت اینه که همین دور و بر خودمون، تو شهرهای بزرگ و پیشرفته ای مثل تورنتو کانادا، قوانینی پیدا می شن که آدمو شگفت زده می کنن. یکی از این قوانین که واقعاً گوش آدمو تیز می کنه، همینیه که قراره امروز دربارش حرف بزنیم:
ممنوعیت کشیدن جسد اسب در خیابان یانگ تورنتو در روز یکشنبه.
باور می کنید؟
شاید پیش خودتون بگید خب که چی؟ مگه کی اسبش می میره که بخواد جسدشو تو خیابون بکشه؟ اصلاً چرا خیابون یانگ؟ چرا فقط یکشنبه؟ این همه سوال می تونه تو ذهن آدم شکل بگیره. رقبای ما شاید فقط یه اشاره سرسری به این قانون کردن و از کنارش رد شدن، ولی ما اینجا اومدیم تا یه نفس عمیق بکشیم و تا ته این قصه عجیب و غریب رو دربیاریم. قراره با هم بریم ته و توی این قانون عجیب رو دربیاریم، ببینیم ریشه هاش از کجا اومده، الان چقدر اعتبار داره و اصلاً چه چیزهایی از تاریخ و فرهنگ یک شهر بزرگ مثل تورنتو رو می تونه بهمون نشون بده. پس کمربندها رو ببندید که بریم تو دل تاریخ و قصه این قانون بامزه!
قانون اسب مرده و خیابان Yonge: جزئیاتی که شاید ندانید!
بیایید اول از همه دقیقاً ببینیم این قانون چی می گه. بر اساس گزارش های پلیس منطقه ای یورک (York Regional Police) و منابع دیگه که در مورد
قوانین عجیب تورنتو
حرف می زنن، این قانون اینطوری بیان شده: کشیدن جسد یک اسب مرده در خیابان یانگ (Yonge) در روز یکشنبه غیرقانونی است. همین! کوتاه و به ظاهر کاملاً واضح. ولی همین جمله کوتاه، کلی ابهام و سوال تو ذهنمون ایجاد می کنه. بیایید تکه تکه این قانون رو بررسی کنیم.
«خیابان Yonge»: چرا دقیقاً این خیابان؟
از بین این همه خیابون تو تورنتو، چرا فقط «یانگ»؟ این سوال خیلی مهمه. خیابان یانگ فقط یه خیابون معمولی نیست، بلکه یکی از
طولانی ترین خیابان های دنیاست
که از ساحل دریاچه انتاریو در تورنتو شروع می شه و تا حدود ۱۸۹۶ کیلومتر به سمت شمال و در نهایت تا مرزهای مینه سوتا در آمریکا ادامه پیدا می کنه. البته بخش هایی از این مسیر طولانی، الان اسم های دیگه ای پیدا کرده، اما هنوز هم Yonge Street به عنوان نمادی از این عظمت و ارتباط شناخته می شه.
توی روزگاران قدیم، یعنی زمانی که این قانون احتمالاً وضع شده، خیابان یانگ شریان حیاتی شهر بود. مرکز تجارت، رفت وآمد و فعالیت های روزمره مردم. فکر کنید اگه قرار بود چیزی مثل جسد یک اسب رو تو این خیابون پر تردد بکشن، چه فاجعه ای می شد! هم از لحاظ ترافیکی مشکل ایجاد می کرد، هم از لحاظ بهداشتی و منظری. پس انتخاب خیابان یانگ برای همچین قانونی، با توجه به اهمیت تاریخی و ترافیکی اون، کاملاً منطقی به نظر می رسه.
«کشیدن جسد اسب»: واقعاً منظور چی بود؟
کلمه کشیدن (dragging) اینجا خیلی مهمه. منظور این نیست که جسد اسب رو با یه وسیله نقلیه مناسب و تمیز حمل کنن. منظور همون کشیدن روی زمینه، که هم صدای ناجوری تولید می کنه، هم آلودگی و هم صحنه ناخوشایندی رو رقم می زنه. تو اون دوران، اسب ها نقش حمل ونقل اصلی رو داشتن؛ چه برای کالا و چه برای انسان. طبیعی بود که گاهی اوقات اسب ها می مردن، و خب باید جسدشون رو منتقل می کردن. اما چطور و کجا؟ این قانون به نظر می رسه یه جورایی می خواسته جلوی رفتارهای بی قید و بند و شاید غیربهداشتی در معابر عمومی شهر رو بگیره.
تصور کنید یک روز یکشنبه، شلوغ ترین روز هفته، تو خیابون اصلی شهر، یکی داره جسد بی جون اسبش رو روی زمین می کشه. چه منظره ای می شد! بوی بد، کثیفی، و اون حس ناخوشایندی که از دیدن چنین صحنه ای به آدم دست می ده. اینجاست که می فهمیم این قانون شاید به نظر
خنده دار
بیاد، ولی تو زمان خودش حتماً یه منطق محکم پشتش بوده.
«روز یکشنبه»: آیا یکشنبه ها مقدس تر بودند؟
محدود کردن این قانون به «روز یکشنبه» واقعاً کنجکاوی برانگیزه. تو خیلی از فرهنگ ها و کشورهای غربی، یکشنبه روز تعطیلی و مذهبیه. خیلی از مغازه ها و کسب وکارها بسته بودن و مردم بیشتر به سمت کلیسا می رفتن یا وقتشون رو با خانواده می گذروندن. به این جور قوانین، گاهی اوقات
Blue Laws
هم می گفتن که مربوط به محدودیت های فعالیت ها در روز یکشنبه می شدن.
احتمالاً تو اون دوران، ترافیک انسانی و پیاده روی تو خیابون یانگ در روزهای یکشنبه بیشتر از روزهای کاری بوده. مردم می خواستند تو آرامش و آسودگی روز تعطیلشون رو بگذرونن. دیدن یا حتی تصور کشیدن جسد یک اسب تو چنین روزی، می تونسته حسابی آرامش مردم رو به هم بزنه و باعث اعتراض بشه. شاید هم این قانون برای جلوگیری از «کار» در روز یکشنبه وضع شده بوده. چون کشیدن جسد اسب، به هر حال یک نوع فعالیت کاری و جابجایی کالا (حتی اگه کالا زنده نباشه!) محسوب می شده. این موضوع نشون می ده که
قوانین یکشنبه در تورنتو
اون زمان، چقدر جدی بودن و روی زندگی مردم تاثیر می گذاشتن.
ریشه ها و فرضیات: چرا همچین قانون عجیبی وضع شد؟
خُب، حالا که جزئیات قانون رو می دونیم، وقتشه بریم دنبال ریشه هاش. خیلی از
قوانین منسوخ کانادا
و شهرهای مختلف، ممکنه الان خنده دار به نظر برسن، اما توی زمان خودشون، معمولاً دلایل کاملاً منطقی داشتن. مثل خیلی از قوانین عجیب دیگه، دلیل دقیق وضع این قانون هم مشخص نیست و هیچ سند رسمی دقیقی وجود نداره که بگه به این دلیل این قانون رو وضع کردیم. اما می تونیم با توجه به شرایط اون زمان، یه سری فرضیات محکم داشته باشیم.
مسائل بهداشتی و عمومی: بوی ناخوشایند یک تابستان گرم!
فکرشو بکنید! تو زمان هایی که خبری از سیستم فاضلاب مدرن و ماشین های حمل زباله امروزی نبوده، جسد یک حیوان بزرگ مثل اسب، می تونسته خیلی سریع تبدیل به یک منبع بیماری و بوی نامطبوع بشه. خصوصاً تو هوای گرم تورنتو در تابستون. کشیدن یه جسد مرده تو خیابون اصلی شهر، یعنی پخش کردن بوی بد، جذب حشرات و موش ها، و انتقال احتمالی بیماری. این یک کابوس بهداشتی واقعی برای شهری بود که در حال رشد بود و به دنبال بهبود کیفیت زندگی شهروندانش.
شهرداری ها و مقامات بهداشتی اون زمان حتماً با این مشکلات دست و پنجه نرم می کردن و تلاش می کردن با وضع قوانین مختلف، سلامت عمومی رو تضمین کنن. پس، جلوگیری از
کشیدن جسد اسب
تو معابر عمومی، یک راه ساده و موثر برای مقابله با این مشکلات بهداشتی بوده. این قانون نه تنها به دلیل بهداشت، بلکه برای حفظ زیبایی و نظم شهر هم اهمیت داشته.
مدیریت ترافیک و انسداد: راه بندان با اسب مرده!
همونطور که گفتیم، خیابون یانگ یه شریان حیاتی بوده. تو اون زمان، اسب ها و درشکه ها و گاری ها، وسایل نقلیه اصلی محسوب می شدن. خیابون ها احتمالاً اونقدر هم پهن و وسیع نبودن که بشه به راحتی یه جسد اسب رو از توش کشید و هیچ اتفاقی نیفته. کشیدن یه اسب مرده روی زمین، احتمالاً باعث ایجاد
ترافیک سنگین
، انسداد مسیر و اختلال جدی تو رفت وآمد می شده. فرض کنید تو اوج ساعت رفت وآمد، یک نفر بخواد این کار رو بکنه؛ قفل شدن خیابون اصلی می تونسته برای کل شهر مشکل ساز بشه.
این قانون، دقیقاً مثل قوانین امروزی که می گن تو فلان خیابون پارک نکنید یا تو فلان ساعت وارد طرح ترافیک نشید، برای روان کردن حرکت ترافیک و جلوگیری از هرج و مرج وضع شده. با این تفاوت که وسیله نقلیه مورد نظر، یه جسد اسب بوده!
محدودیت های حمل ونقل در روز یکشنبه: روز استراحت بود، نه کار!
اهمیت روز یکشنبه رو قبلاً هم گفتیم. در گذشته های دور، یکشنبه برای خیلی ها روز استراحت، عبادت و دوری از کارهای سخت و پر سر و صدا بود. بسیاری از جوامع غربی، با الهام از سنت های مذهبی، قوانین سخت گیرانه ای برای روز یکشنبه داشتن. مثلاً ممنوعیت فروش مشروبات الکلی، ممنوعیت کار در معادن یا حتی ممنوعیت سر و صدا.
کشیدن جسد یک اسب، قطعاً یک کار سنگین، کثیف و پر سر و صدا بوده. پس اینکه این کار رو برای روز یکشنبه ممنوع کردن، کاملاً با رویکرد جامعه اون زمان نسبت به
روزهای تعطیل
و حفظ آرامش عمومی در این روزها همخوانی داره. انگار که می خواستند مردم تو روز تعطیلشون یه نفس راحت بکشن و با صحنه های ناخوشایند و کارهای سخت مواجه نشن.
تصور کنید جامعه ای که به دنبال نظم، بهداشت و آرامش بود، چطور با یک جسد اسب در شلوغی یکشنبه ی خیابان اصلی شهر مواجه می شد. این قانون، در دل سادگی اش، پنجره ای به نیازها و اولویت های یک شهر در حال توسعه باز می کند.
فقدان سوابق روشن: معمای قوانینی که از یاد رفتند
همونطور که گفتیم، خیلی از این
قوانین عجیب درباره حیوانات
یا قوانین دیگه که از قدیم موندن، سوابق دقیق و مکتوبی ندارن که بگه چرا و چه زمانی دقیقاً تصویب شدن. این موضوع خودش به جذابیت این قوانین اضافه می کنه. ما می تونیم حدس بزنیم که شاید یک اتفاق خاص افتاده بوده که باعث شده مقامات شهر مجبور به وضع چنین قانونی بشن. مثلاً شاید یک بار واقعاً یک نفر جسد اسبش رو تو خیابون یانگ کشیده و یه آشوب حسابی به پا شده! یا شاید هم فقط پیشگیری بوده و مقامات شهر خواستن قبل از اینکه اتفاقی بیفته، جلوی اون رو بگیرن.
این نداشتن سوابق روشن، باعث می شه این قوانین مرموزتر و جالب تر بشن. مثل یک جور
فولکلور شهری
که نسل به نسل منتقل شده و حالا به یک داستان بامزه برای ما تبدیل شده. این قانون فقط یک نمونه از هزاران قانون مشابه تو سراسر دنیاست که ریشه شون تو مشکلات عملی یا اجتماعی دوران خودشون بوده، اما حالا که اون مشکلات از بین رفتن، خود قانون تبدیل به یه سوژه خنده و کنجکاوی شده.
اعتبار و اجرای قانون در دوران معاصر: آیا هنوز باید نگران باشید؟
خُب، حالا سوال اصلی اینجاست: اگه الان اسبتون تو تورنتو خدایی نکرده مرد، می تونید روز یکشنبه جسدشو تو خیابون یانگ بکشید یا نه؟ یا جریمه می شید؟
به صورت کلی و کاملاً روشن باید بگم که:
این قانون دیگه عملاً اجرا نمی شه!
اصلاً نیاز نیست نگران باشید. این قانون بیشتر شبیه به یک
جوک قدیمی
یا یک یادگار بامزه از گذشته است. تو دنیای امروز که ماشینی شده، تعداد اسب ها تو شهرها به حداقل رسیده و سیستم های حمل ونقل و دفع زباله هم مدرن شدن، دیگه کشیدن جسد اسب تو خیابون معنی نداره. اگه هم همچین اتفاقی بیفته، روش های مدرن تر و بهداشتی تری برای دفع جسد حیوانات هست که قطعاً کسی سراغ کشیدن اون تو خیابون یانگ نمی ره.
منسوخ شدن عملی: چرا قوانین از مد می افتند؟
خیلی از قوانین، بدون اینکه به صورت رسمی لغو بشن، به مرور زمان و با تغییر شرایط اجتماعی، تکنولوژی و فرهنگ، عملاً
منسوخ
می شن. این قانون اسب مرده هم دقیقاً از همین دسته است. دیگه اسب ها نقش اصلی حمل ونقل رو ندارن، شهرها بزرگ و مدرن شدن، و نگرش مردم به بهداشت و نظم شهری هم عوض شده. پلیس تورنتو قطعاً وقت و منابعش رو صرف پیگیری همچین قانونی نمی کنه!
البته این نکته هم جالبه که خیلی از این قوانین قدیمی، چون هیچ وقت به صورت رسمی لغو نشدن، هنوز «روی کاغذ» وجود دارن. یعنی اگه تو یک کتاب قانون قدیمی نگاه کنید، شاید هنوز هم این قانون رو پیدا کنید. اما در عمل، هیچ کس بهش توجه نمی کنه و هیچ مرجع قانونی هم اون رو اجرا نمی کنه. این اتفاق فقط مختص کانادا یا تورنتو نیست؛ تو خیلی از کشورهای دنیا،
قوانین خنده دار
و عجیب زیادی وجود دارن که هنوز لغو نشدن ولی عملاً هیچ اعتباری ندارن.
مثلاً، آیا می دونستید تو انگلستان
حق نگهداری خوک در حیاط جلویی خانه تان را ندارید
، مگر اینکه به موقع پنهان شود؟ یا تو فرانسه می تونید با یک مرده ازدواج کنید اگه ثابت کنید قصد ازدواج داشتید؟ این ها فقط چند نمونه از قوانین منسوخ و عجیب در سراسر دنیا هستن که بیشتر برای سرگرمی و بحث های تاریخی مطرح می شن تا نگرانی های عملی.
پس، اگه روزی گذر شما به تورنتو افتاد و خواستید تو خیابون یانگ قدم بزنید، نیازی نیست نگران جسد اسب باشید! از قدم زدن تو این خیابون پر از زندگی و تاریخ لذت ببرید و بدونید که این قانون بیشتر یه یادگاری شیرین از گذشته است تا یک تهدید واقعی.
خیابان Yonge: فراتر از یک قانون عجیب
بیایید کمی بیشتر در مورد خود خیابان یانگ حرف بزنیم. خیابانی که این
قانون عجیب
به اسمش گره خورده، خودش به تنهایی یک جاذبه تاریخی و فرهنگی فوق العاده است.
تاریخچه خیابان Yonge تورنتو
به قرن ۱۸ میلادی برمی گرده، زمانی که این خیابون به عنوان یک مسیر نظامی برای اتصال دریاچه انتاریو به دریاچه سیمکو ساخته شد. این مسیر نه تنها از نظر استراتژیک اهمیت داشت، بلکه به مرور زمان به شریان اصلی توسعه و اقتصاد استان انتاریو تبدیل شد.
یانگ استریت نه تنها یکی از طولانی ترین خیابان های دنیاست، بلکه قلب تپنده تورنتو محسوب می شه. از
معنی خیابان Yonge
که برگرفته از نام جورج یانگ، یکی از مقامات بریتانیاییه تا اهمیتش در حمل و نقل و زندگی روزمره، این خیابان داستان های زیادی برای گفتن داره. از شمال تورنتو تا مرکز شهر، پر از فروشگاه های رنگارنگ، رستوران ها، تئاترها، موزه ها و مراکز تفریحی مختلفه.
این خیابون در طول سال ها شاهد تغییر و تحولات زیادی بوده. از دوران ارابه ها و اسب ها تا ورود تراموا و بعد ماشین ها، یانگ استریت همیشه مرکز فعالیت بوده. همین تحولات تاریخی باعث شدن که قوانینی مثل
ممنوعیت کشیدن جسد اسب
توش شکل بگیرن. این قانون عجیب، تنها یک بخش کوچک اما جذاب از
تاریخچه حمل و نقل در تورنتو
و تاریخ غنی این شهر بزرگه. در واقع، این قوانین نشانه هایی از این هستن که یک شهر چطور با چالش های زمان خودش روبه رو می شده و چطور سعی می کرده نظم و آرامش رو برقرار کنه.
امروزه، یانگ استریت با اون همه نور و رنگ و شلوغی، با اون متروی زیرزمینی که از زیرش رد می شه، و با اون همه فرهنگی که تو خودش جای داده، تبدیل به یک نماد شده. نمادی از پیشرفت، نمادی از تنوع و نمادی از زنده بودن. شاید همین تضاد بین یک قانون قدیمی و عجیب با زندگی مدرن امروزی در این خیابان، هسته جذابیت این موضوع باشه.
نگاهی عمیق تر به قوانین عجیب و غریب کانادا
حالا که در مورد
قانون اسب مرده یانگ استریت
صحبت کردیم، بد نیست یک نگاهی هم به چندتا از
قوانین عجیب کانادا
در سایر نقاط این کشور پهناور بیندازیم. این قوانین نه تنها بامزه هستن، بلکه می تونن ما رو با ذهنیت مردم و مقامات در گذشته آشنا کنن:
-
آلبرتا: تو آلبرتا، رنگ کردن نردبان چوبی ممنوع بود! چرا؟ چون می گفتن اگه نردبان رو رنگ کنی، نمی تونی ترک ها یا پوسیدگی هاشو ببینی و ممکنه خطرناک باشه. منطقی به نظر می رسه، نه؟
-
بریتیش کلمبیا: تو ویکتوریا، نوازنده های نی انبان (bagpiper) نمی تونستن همزمان با یه نوازنده نی انبان دیگه تو خیابون بنوازن! رقابت ممنوع!
-
مانیتوبا: تو وینیپگ، داشتن حیوونای سُم دار مثل زرافه یا اسب آبی به عنوان حیوان خونگی ممنوع بود، البته به جز گوسفند اهلی! فکر کنم یه نفر واقعاً دلش زرافه می خواسته!
-
جزیره پرنس ادوارد: یه زمانی تو این جزیره، ساختن آدم برفی بلندتر از ۳۰ اینچ (حدود ۷۶ سانتی متر) برای کسانی که خونشون سر نبش خیابون بود، ممنوع بود. شاید برای این که دید راننده ها رو مختل نکنه؟
-
کبک: اینجا قانون خیلی جدی تره! رها کردن بچه زیر هفت سال تو ماشین بدون مراقب، ممنوعه و جریمه هم داره. این دیگه عجیب نیست، بلکه کاملاً منطقیه و برای
ایمنی کودکان
وضع شده.
-
ساسکاچوان: پرداخت با تعداد زیادی سکه ممنوعه! یعنی نمی تونید با کلی سکه خورد، مثلاً یه ماشین بخرید. البته این قانون یه مقدار شناوره و به فروشنده هم بستگی داره.
-
نوناووت (Nunavut): تو این منطقه و بقیه کانادا، اگه یک شعبده باز یا دلقک، یه آدم پیر یا بچه رو تا سر حد مرگ بترسونه، ممکنه دچار مشکل بشه. اینم یکی از
قوانین عجیبی
که به نظر کاملاً منطقی میاد!
-
یوکان: تو شهر داوسون، تخریب بزرگراه ها یا حمل وسایلی که مردم محلی رو به خطر بیندازه غیرقانونیه. باز هم قوانین برای
حفظ امنیت عمومی
.
همونطور که می بینید،
قوانین محلی تورنتو
و بقیه کانادا، فقط شامل ممنوعیت کشیدن جسد اسب نمی شن. این کشور پر از قوانین بامزه و گاهی اوقات سرراستیه که ریشه هایی تو تاریخ و فرهنگ مردمش دارن.
نتیجه گیری: درس ها و سرگرمی های قوانین کهن
خُب، رسیدیم به انتهای سفرمون به دنیای
قوانین عجیب و غریب
، خصوصاً اون قانون خاص
خیابان Yonge در تورنتو حق کشیدن جسد اسب تان را ندارید
. دیدیم که این قانون، با اینکه الان دیگه کاربردی نداره و بیشتر به یه شوخی شبیهه، اما تو زمان خودش حتماً دلیل و منطق محکمی داشته. از نگرانی های بهداشتی و ترافیکی تا حفظ آرامش و تقدس روز یکشنبه. این قوانین، مثل پنجره هایی هستن که ما رو به گذشته می برن و نشون می دن که پدربزرگ ها و مادربزرگ های ما با چه چالش هایی روبه رو بودن و چطور سعی می کردن باهاشون کنار بیان.
این داستان های بامزه، نه تنها ما رو سرگرم می کنن، بلکه باعث می شن یه جور دیگه به
تاریخ و فرهنگ شهرهای بزرگ
نگاه کنیم. هر قانونی، حتی عجیب ترینش، می تونه داستانی از یک زمان و مکان خاص رو برای ما روایت کنه. داستان نیازها، ترس ها، و ایده های مردم در گذشته.
پس، اگه روزی تو تورنتو بودید و از
خیابان Yonge
عبور کردید، لبخندی بزنید و به یاد این قانون بامزه بیفتید. خوشبختانه، الان دیگه نیازی نیست نگران حمل جسد اسبتون باشید، چه یکشنبه باشه، چه وسط هفته! می تونید با خیال راحت از زیبایی های این خیابون تاریخی لذت ببرید و بدونید که این
قانون عجیب
، فقط یه بخش کوچیک اما دل نشین از تاریخ غنی تورنتو و کاناداست. راستی، تا حالا فکر کردید شاید تو شهر خودتون هم قوانین عجیب و غریبی باشه که ازشون بی خبرید؟ شاید وقتشه یه تحقیق کوچیک بکنید و از
قوانین خنده دار
محلی خودتون هم باخبر بشید!
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "قانون یانگ تورنتو – ممنوعیت کشیدن جسد اسب" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "قانون یانگ تورنتو – ممنوعیت کشیدن جسد اسب"، کلیک کنید.