خلاصه کتاب افصون | کتاب اول سپتیموس هیپ – انجی سیج

کتاب "افصون" (Magyk)، جلد اول از مجموعه جذاب "سپتیموس هیپ"، داستان پرهیجان و جادویی پسری رو روایت می کنه که در بدو تولدش ناپدید میشه و اتفاقات اسرارآمیزی پیرامون یک شاهزاده گمشده و یک نوزاد با چشمان بنفش رو رقم می زنه. این کتاب خواننده ها رو به دنیایی پر از جادو، رمز و راز، و نبردهای خیر و شر می بره که سرشار از شخصیت های دوست داشتنی و لحظات کمدیه.

اگه دنبال یه دنیای فانتزی بکر و پر از جادو، کشف هویت و ماجراهای هیجان انگیز هستی، "افصون" همون کتابیه که باید سراغش بری. این مقاله یه راهنمای جامع و کامل از "افصون" رو برات آماده کرده، از معرفی نویسنده و خلاصه داستان گرفته تا شخصیت ها، نقد و بررسی و دلایل جذابیتش. با ما همراه باش تا سر از این دنیای سحرآمیز دربیاریم!

بیا بیشتر با "افصون" آشنا بشیم: شروع یک ماجراجویی جادویی

اولین قدم برای ورود به یه دنیای جدید، شناختن اونه. "افصون" یا به قول فرنگی ها "Magyk"، اولین جلد از مجموعه هفت جلدی "سپتیموس هیپ"، مثل یه دروازه می مونه که تو رو به سرزمین های جادویی می بره. این کتاب نه فقط یه داستان فانتزی ساده، بلکه یه حماسه تمام عیار با تمام چاشنی های جذابشه که خیلی زود تونست قلب میلیون ها خواننده رو توی سراسر دنیا به دست بیاره. یه جورایی میشه گفت "افصون" یکی از اون کتاب هاست که وقتی شروعش می کنی، دیگه دل کندن ازش سخته. هر صفحه، یه راز تازه، یه طلسم جدید، و یه ماجرای بکر رو برات رو می کنه که حسابی غافلگیرت می کنه.

شناسنامه جادویی "افصون": هرچی که باید بدونی!

برای اینکه کامل با این کتاب آشنا بشی، بهتره اول یه نگاهی به مشخصات اصلیش بندازیم:

• نویسنده: انجی سیج (Angie Sage)، یه نویسنده خلاق و با استعداد انگلیسی که دنیای "هیپ" رو خلق کرده.
• نام اصلی: Magyk (Septimus Heap, Book One)، که در ایران با نام "افصون" ترجمه شده.
• سال انتشار: ۲۰۰۵، سالی که دنیای فانتزی با یه مجموعه جدید و هیجان انگیز آشنا شد.
• ژانر: فانتزی، ماجراجویی، ادبیات نوجوانان، و پر از جادو و رمز و راز.
• مترجم: مهرداد مهدویان، کسی که با ترجمه روان و خوبش، این کتاب رو به دست خواننده های ایرانی رسونده (توسط نشر افق).
• اهمیت: این کتاب نه تنها توی لیست پرفروش های نیویورک تایمز قرار گرفته، بلکه کلی جایزه و افتخار دیگه هم به دست آورده که نشون دهنده ارزش و محبوبیتشه.

چرا باید "افصون" رو بخونی؟ داستان های جادویی که دلتو می بره!

شاید از خودت بپرسی، توی این همه کتاب فانتزی که هست، چرا "افصون"؟ جوابش ساده ست! "افصون" یه چیز دیگه است. این کتاب یه سری جذابیت های خاص داره که هر خواننده ای، چه نوجوان و چه بزرگسال، رو عاشق خودش می کنه:

• جهان سازی غنی و اتمسفر جادویی: انجی سیج یه دنیای کامل و باورپذیر با شهرهای عجیب و غریب، برج های جادویی، موجودات خیالی و طلسم های خاص خودش رو خلق کرده که از همون اول تو رو وارد خودش می کنه.
• معرفی شخصیت های به یادماندنی و پیچیده: از جادوگر ویژه قدرتمند گرفته تا یه موش جاسوس و یه پسر گمشده، هر کدوم از شخصیت ها کاراکتر خاص خودشون رو دارن که باهاشون ارتباط برقرار می کنی و حسابی باهاشون همراه میشی.
• داستان گویی پرکشش با ریتم مناسب: داستان طوری پیش میره که اصلا متوجه گذر زمان نمیشی. پر از تعلیق، هیجان و لحظات کمدیه که یه تجربه خواندنی فوق العاده رو برات رقم می زنه.

اگه دنبال یه کتابی هستی که باهاش از واقعیت فاصله بگیری و غرق توی یه دنیای دیگه بشی، "افصون" دقیقا همونیه که می خوای.

خلاصه داستان "افصون": از شاهزاده گم شده تا جادوگر کوچک!

حالا که با کلیات کتاب آشنا شدیم، وقتشه بریم سراغ بخش هیجان انگیز داستان. "افصون" قصه ایه که از همون صفحه اول، تو رو توی یه گرداب اتفاقات عجیب و غریب می اندازه. یه داستان پر از رمز و راز و ماجراجویی که حسابی غافلگیرت می کنه. آماده ای؟ بزن بریم!

شروع عجیب و غریب: یک بچه گم میشه، یکی دیگه پیدا!

داستان "افصون" با خانواده "هیپ" شروع میشه؛ یه خانواده دوست داشتنی که منتظر هفتمین پسرشون، یعنی "سپتیموس هیپ" هستن. طبق افسانه ها، هفتمین پسر از هفتمین پسر، قدرت های جادویی خاصی داره و قراره اتفاقات بزرگی رو رقم بزنه. اما به محض اینکه سپتیموس به دنیا میاد، یه نقشه شیطانی باعث میشه که اون رو از مادرش جدا کنن و به همه بگن که نوزاد فوت کرده. قابله هم این خبر تلخ رو به خانواده هیپ میده و غمی بزرگ روی دلشون می شینه.

اما اینجا تازه اول ماجراست! "سیلاس هیپ"، پدر خانواده، در راه برگشت به خونه، یه نوزاد دختر رو توی برف ها پیدا می کنه. یه دختربچه کوچولو با چشمای بنفش و یه ظاهر اشرافی که معلومه بچه آدمای عادی نیست. سیلاس و "سارا هیپ"، مادر خانواده، تصمیم می گیرن این دختر رو به سرپرستی بگیرن و اسمش رو "جنّا" میذارن. اونا نمیدونن که این دختر بچه، یه شاهزاده خانم واقعیه که از دست یه جادوگر اهریمنی فرار کرده. این دو تا اتفاق، یعنی گم شدن سپتیموس و پیدا شدن جنّا، پایه های یه داستان بزرگ و پیچیده رو می ریزه.

خطر در کمین: برگشت جادوگر شیطانی!

در این بین، با یکی از شخصیت های اصلی و مهم داستان آشنا میشیم: "مارسیا اوراسترند"، جادوگر ویژه و یکی از قدرتمندترین جادوگران سرزمین. مارسیا حس می کنه که یه نیروی شیطانی داره به سمت شهرشون برمی گرده. حدسش هم درسته! "دام دانیال"، یه جادوگر اهریمنی و فوق العاده بدجنس، بعد از ده سال که فکر می کردن مرده، دوباره برگشته تا قدرت رو توی شهر به دست بگیره و یه دوره سیاه رو شروع کنه. دام دانیال دنبال جنّا میگرده، چون جنّا شاهزاده واقعیه و تنها کسیه که می تونه جلوی نقشه های شوم اون رو بگیره. اینجاست که داستان وارد مرحله جدی تری میشه و پای جادوگرها و نیروهای تاریکی هم به ماجرا باز میشه.

فرار و ماجرا: برج جادوگرها، یه پناهگاه پر از رمز و راز!

با برگشت دام دانیال و تهدیداتی که ایجاد می کنه، زندگی خانواده هیپ و جنّا حسابی به خطر میفته. مارسیا اوراسترند، به همراه جنّا و خانواده هیپ، مجبور میشن از دست جادوگر اهریمنی فرار کنن. مقصدشون کجاست؟ "برج جادوگرها"! یه جای بلند و پر رمز و راز که سال هاست پناهگاه جادوگرها و محل آموزش اونها بوده. توی این برج، جنّا و بقیه اعضای خانواده هیپ، با دنیای جادو و طلسم ها آشنا میشن.

اینجا شخصیت های فرعی بامزه و مهمی هم وارد داستان میشن، مثل "عمه زلدا"، یه جادوگر قدیمی و عجیب و غریب که توی مرداب زندگی می کنه و البته "موش موشک"، یه موش کوچولو و باهوش که نقش مهمی توی انتقال پیام ها و کمک به قهرمان ها داره. فرار به برج جادوگرها، نه تنها یه پناهگاه امن برای اونهاست، بلکه شروعی برای ماجراجویی های جدید و آموزش های جادوییه که قراره جنّا و بقیه رو برای نبرد بزرگ آماده کنه.

دنیای "افصون" یه جوری خاص و جذابه که آدم رو یاد روزهای کودکی و آرزوهای جادویی اش میندازه. از موش های جاسوس گرفته تا جادوگرهای باحال، همه چیز دست به دست هم میده تا یه قصه فراموش نشدنی رو بسازه.

راز بزرگ فاش میشه: پسر ۴۱۲ کیه واقعاً؟

توی برج جادوگرها، ما با یه شخصیت دیگه هم آشنا میشیم: "پسر ۴۱۲". یه پسر بچه مرموز که کسی نمیدونه از کجا اومده و در حال یادگیری جادو زیر نظر مارسیاست. اما هر چی داستان جلوتر میره، کم کم مشخص میشه که "پسر ۴۱۲" همون "سپتیموس هیپ" گم شده ست! همون هفتمین پسر از هفتمین پسر که قرار بود سرنوشت بزرگی داشته باشه.

این کشف، داستان رو حسابی پیچیده و هیجان انگیز می کنه. سپتیموس با قدرت های جادویی که داره، حالا نقش کلیدی رو توی مبارزه با دام دانیال بازی می کنه. هویت واقعی اون، یه راز بزرگه که توی طول داستان باز میشه و نشون میده که هیچ چیز توی دنیای جادو اتفاقی نیست. این بخش از داستان پر از تعلیق و غافلگیریه که خواننده رو لحظه به لحظه بیشتر به خودش جذب می کنه.

نبرد نهایی و یه پایان هیجان انگیز!

داستان "افصون" به اوج خودش میرسه با مواجهه نهایی قهرمان ها با دام دانیال، جادوگر اهریمنی. این نبرد، پر از طلسم های قوی، جادوهای عجیب و غریب و صحنه های اکشن و هیجان انگیزه. همه شخصیت ها، از مارسیا و جنّا گرفته تا سپتیموس و حتی موش موشک، نقش مهمی توی این رویارویی بازی می کنن.

در نهایت، خیر به طور موقت بر شر پیروز میشه، اما خب این تازه جلد اوله! پیروزی اونها یه پیروزی کامله، اما هنوز چالش های زیادی توی راهه و دام دانیال هم به این راحتی دست از سر این دنیا برنمیداره. "افصون" با یه پایان هیجان انگیز و باز تموم میشه که خواننده رو تشنه جلدهای بعدی می ذاره. این پایان، زمینه رو برای ادامه ماجراهای سپتیموس هیپ و جنّا توی جلدهای بعدی فراهم می کنه.

شخصیت های "افصون": قهرمان ها و ضدقهرمان های دنیای جادو!

یه داستان فانتزی خوب، بدون شخصیت های قوی و به یادماندنی معنی نداره. "افصون" هم توی این زمینه دست و دلباز عمل کرده و کلی شخصیت جذاب و دوست داشتنی، و البته یه ضدقهرمان به تمام معنا، رو توی دل داستانش جا داده. بیا با مهم ترینشون آشنا بشیم:

سپتیموس هیپ (سیپ): از پسر گمشده ای که قراره جادوگر بشه

"سپتیموس"، یا به قول دوستانش "سیپ"، شخصیت اصلی مجموعه است. یه پسر بچه مرموز که از همون لحظه تولدش، سرنوشت عجیبی پیدا می کنه و به عنوان "پسر ۴۱۲" شناخته میشه. سیپ آهسته آهسته متوجه میشه که قدرت های جادویی عظیمی توی وجودش داره و قراره شاگرد "جادوگر ویژه" بشه. اون شجاع، کنجکاو و باهوشه و در طول داستان رشد زیادی می کنه.

جنّا: شاهزاده خانم واقعی و دختر هیپ ها!

"جنّا" همون دختر بچه ایه که سیلاس هیپ توی برف ها پیدا می کنه و خانواده هیپ اون رو به فرزندی قبول می کنن. جنّا در واقع یه شاهزاده خانم واقعیه که از دست دام دانیال فرار کرده. اون دختری مهربان، شجاع و وفاداره که حسابی با سپتیموس رفیق میشه. رابطه خواهر و برادری اون با سپتیموس، یکی از قسمت های دوست داشتنی داستانه.

مارسیا اوراسترند: جادوگر ویژه قدرتمند و یه معلم عالی!

"مارسیا"، جادوگر ویژه و یکی از قدرتمندترین جادوگران کل سرزمین، نقش یه مربی و محافظ رو برای سپتیموس و جنّا بازی می کنه. اون کمی تندخو و جدی به نظر میاد، اما قلبی مهربان داره و همیشه برای محافظت از کسانی که دوستشون داره، از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنه. مارسیا یه زن قوی و مستقل و یکی از ستون های اصلی داستانه.

سیلاس و سارا هیپ: پدر و مادری که همیشه پشت بچه هاشونن

"سیلاس" و "سارا"، پدر و مادر مهربان خانواده هیپ هستن. سیلاس یه شکارچی ماهره و سارا هم یه مادر دلسوزه. اونا با وجود سختی ها و خطراتی که سر راهشون قرار می گیره، همیشه پشت بچه هاشون وامیستن و حمایتشون می کنن. عشق و وفاداری این خانواده، حسابی به دل آدم میشینه.

دام دانیال (جادوگر اهریمنی): اون جادوگر بدجنس که شرارت ازش می باره!

"دام دانیال"، ضدقهرمان اصلی داستانه. یه جادوگر اهریمنی و فوق العاده خطرناک که بعد از سال ها به زندگی برمی گرده تا قدرت رو توی شهر به دست بگیره. اون نماد شرارت و تاریکیه و تمام نقشه هاش برای نابودی صلح و آرامش این دنیاست. حضور اون باعث میشه که داستان پر از تعلیق و کشمکش بشه.

علاوه بر اینها، شخصیت های فرعی دیگه ای مثل "سایمن" (یکی از برادران هیپ)، "نیکو" (برادر دیگر)، "بوسی" (یکی از محافظان جنّا)، و "عمه زلدا" (جادوگر مرداب) هم هر کدوم نقش های خودشون رو توی پیشبرد داستان دارن و به جذابیت "افصون" اضافه می کنن.

حرف دل "افصون": درس هایی فراتر از جادو!

کتاب "افصون" فقط یه داستان فانتزی و جادویی نیست؛ تو دل این همه طلسم و ماجرا، درس های مهمی هم پنهون شده که خیلی به کارمون میاد. این کتاب بهمون یاد میده که زندگی فقط جادو و معجون نیست، بلکه کلی مسائل عمیق تر هم داره.

• هویت یابی و پیدا کردن خودت: کی هستیم و چی می خوایم؟

  یکی از بزرگترین مضامین "افصون"، سفر شخصیت ها برای پیدا کردن هویت واقعی خودشونه. سپتیموس که سال ها با نام "پسر ۴۱۲" شناخته شده، کم کم کشف می کنه که کی بوده و چه سرنوشتی داره. جنّا هم با اینکه یه شاهزاده ست، توی یه خانواده عادی بزرگ شده و باید هویت خودش رو بین این دو دنیا پیدا کنه. این کتاب به ما نشون میده که پیدا کردن "خود واقعی" یه مسیر پر چالش و البته شیرینه.

• خانواده، اون ریشه محکمی که همیشه هست: قدرت عشق و حمایت خانوادگی

  خانواده هیپ، با تمام فراز و نشیب ها، همیشه کنار هم هستن. عشق و حمایت سارا و سیلاس از جنّا و سپتیموس، حتی وقتی که حقیقت فاش میشه، مثال زدنیه. "افصون" بهمون یادآوری می کنه که خانواده، حتی اگه خونی نباشه، قوی ترین تکیه گاه ما توی زندگیه و مهم ترین جادو، همون پیوند عمیق خانوادگیه.

• خیر و شر، جنگ ابدی: تقابل همیشگی خوبی و بدی

  مثل بیشتر داستان های فانتزی، "افصون" هم نبرد بین خیر و شر رو نشون میده. "دام دانیال" نماد تاریکی و شرارته و "مارسیا" و بقیه قهرمان ها هم نماد خوبی و نور هستن. این کتاب نشون میده که همیشه توی دنیا، نیروهای خوب و بد در حال جنگیدن با هم هستن و انتخاب ماست که توی کدوم سمت قرار بگیریم.

• مسئولیت پذیری و شجاعت: قهرمان بودن فقط با جادو نیست

  شخصیت های جوان داستان، مثل سپتیموس و جنّا، یاد می گیرن که با مسئولیت هاشون روبرو بشن و شجاعانه با چالش ها بجنگن. شجاعت فقط به معنای قدرت های جادویی نیست، بلکه به معنای ایستادگی در برابر ترس ها و انجام کارهای درسته.

• دوستی و وفاداری: رفیق واقعی یعنی چی؟

  پیوندهای دوستی بین شخصیت ها، مثل دوستی سپتیموس و جنّا، خیلی پررنگه. اونا توی لحظات سخت کنار هم هستن و به هم کمک می کنن. "افصون" نشون میده که داشتن رفیق های واقعی و وفادار، چقدر توی زندگی مهمه و چطور میشه با کمک اونا از پس هر مشکلی برآمد.

بررسی "افصون": چرا این کتاب اینقدر پرطرفداره؟

خب، حالا وقتشه یه نگاه دقیق تر به "افصون" بندازیم و ببینیم چه چیزی این کتاب رو اینقدر خاص و دوست داشتنی کرده که میلیون ها نفر توی دنیا عاشقش شدن. این یه نقد خودمونی و صمیمی از "افصون"!

نقاط قوت: چی این کتاب رو خاص می کنه؟

• جهان سازی بی نظیر: خلق دنیایی پر از جزئیات، مکان های جادویی و موجودات فانتزی

  انجی سیج یه دنیای کامل رو ساخته که پر از جزئیات ریز و درشته. از برج جادوگرها با اون راهروهای پیچ در پیچش گرفته تا مرداب های مرموز و موجودات عجیب و غریب مثل موش های پیام رسان و سگ های نگهبان جادویی. همه اینها باعث میشه که حس کنی واقعا وارد اون دنیا شدی و داری با شخصیت ها زندگی می کنی. این جهان سازی، فقط یه صحنه سازی ساده نیست، بلکه یه کالبد زنده ست که نفس می کشه.

• شخصیت پردازی عمیق: شخصیت هایی که با آن ها می توان ارتباط برقرار کرد و رشدشان را دید

  یکی از برگ های برنده "افصون"، شخصیت هاش هستن. سپتیموس، جنّا، مارسیا، حتی موش موشک! همه اینها کاراکترهای ملموسی دارن که میتونی باهاشون همذات پنداری کنی. رشد و تغییراتشون توی طول داستان، اونها رو واقعی تر و دوست داشتنی تر می کنه. انگار که از نزدیک باهاشون آشنا میشی و باهاشون زندگی می کنی.

• داستان سرایی روان و طنزآمیز: ترکیبی از لحظات جدی و شوخ طبعی

  انجی سیج یه قصه گو حرفه ایه! داستان رو اونقدر روان و جذاب تعریف می کنه که اصلا خسته نمیشی. تازه، بین لحظات جدی و پرتعلیق، یه عالمه لحظه کمدی و شوخی های بامزه هم جا داده که باعث میشه داستان نفس گیرتر و دلنشین تر بشه. این ترکیب، "افصون" رو به یه تجربه خواندنی فوق العاده تبدیل می کنه.

• جادوی منحصر به فرد: سیستم جادویی خاص و جذاب

  سیستم جادو توی دنیای "افصون" واقعا خاصه. جادوگرها از طلسم ها، معجون ها و وسایل جادویی خاص خودشون استفاده می کنن که یه جورایی با اون چیزی که قبلا دیدی فرق داره. این تفاوت، حس تازگی و هیجان رو به جادو میده و باعث میشه بیشتر کنجکاو بشی.

نکته هایی که میشه روشون فکر کرد:

حتی بهترین کتاب ها هم ممکنه یه جاهایی برای بعضی خواننده ها جای بحث داشته باشن، "افصون" هم از این قاعده مستثنی نیست. مثلا، بعضیا شاید بگن که توی فصل های اول، تعداد شخصیت ها یه کمی زیاد میشه و ممکنه اولش گیج کننده باشه. یا شاید ریتم داستان توی بخش های ابتدایی یه کمی آروم تر به نظر برسه. البته اینها اصلا از ارزش کلی کتاب کم نمی کنه، چون نویسنده خیلی زود خواننده رو وارد ماجراهای اصلی می کنه و تمام این مسائل حل میشه.

"افصون" و "هری پاتر": شبیه هم یا کاملاً فرق دارن؟

خیلی ها "افصون" رو با "هری پاتر" مقایسه می کنن، خب طبیعیه، هر دو داستان فانتزی نوجوانان با محوریت جادو هستن. اما "افصون" ویژگی های خاص خودش رو داره که اون رو متمایز می کنه.

مثلا، "افصون" بیشتر روی خانواده و پیوندهای اونها تمرکز می کنه، در حالی که "هری پاتر" بیشتر به دوستی ها و مدرسه جادو می پردازه. نوع جادو و طلسم ها هم توی "افصون" یه جورایی خاص تر و سنتی تره. لحن روایی هم توی "افصون" یه مقدار شوخ طبع تر و محاوره ای تره. پس درسته که هر دو عالی هستن، اما هر کدوم دنیای خودشون رو دارن و "افصون" اصلا یه کپی برداری نیست، بلکه یه اثر مستقل و درجه یکه.

آشنایی با انجی سیج: جادوگر کلمات و خالق دنیای هیپ ها!

پشت هر دنیای جادویی، یه خالق با ذهن خلاق وجود داره. "انجی سیج" (Angie Sage)، نویسنده انگلیسی و خالق مجموعه "سپتیموس هیپ"، یکی از همین آدم هاست که با کلماتش جادو می کنه.

انجی سیج سال ۱۹۵۲ به دنیا اومد و قبل از اینکه سراغ نوشتن بره، توی زمینه تصویرگری کتاب کودک فعالیت می کرد. همین تجربه باعث شده که ذهنیت تصویری خیلی قوی داشته باشه و دنیاهایی رو خلق کنه که به راحتی میتونی توی ذهنت تجسمشون کنی. شهرت اصلی اون با مجموعه "سپتیموس هیپ" به دست اومد که از سال ۲۰۰۵ با کتاب "افصون" شروع شد و حسابی سر و صدا کرد. سیج نه تنها یه داستان گوی ماهر، بلکه یه جهان ساز بی نظیره که تونسته با قلمش، خواننده های زیادی رو به دنیای خودش بکشونه. علاوه بر "سپتیموس هیپ"، اون کتاب های دیگه ای هم برای کودکان و نوجوانان نوشته، مثل مجموعه "آرمنته جن زده" و "تادهانتر مون" که هر کدوم جذابیت های خودشون رو دارن.

مجموعه سپتیموس هیپ: یه سفر جادویی که هفت جلد طول می کشه!

"افصون" تازه شروع یه ماجراجویی خیلی بزرگه! مجموعه "سپتیموس هیپ" شامل هفت جلد کتاب میشه که هر کدوم یه قسمت از این داستان حماسی رو روایت می کنن. هر جلد داستان مستقل خودش رو داره، اما همه اونها توی یه خط داستانی کلی به هم وصل میشن و ماجراهای شخصیت ها رو دنبال می کنن. اگه عاشق "افصون" شدی، خبر خوب اینه که کلی ماجرای دیگه هم منتظرته!

این هفت جلد به ترتیب اینها هستن:

1. افصون (Magyk): اولین قدم توی این دنیای جادویی، آشنایی با سپتیموس، جنّا و مارسیا.
2. پرواذ (Flyte): ماجراهای جدید و هیجان انگیز "سیپ" و "جنّا" که حسابی غافلگیرت می کنه.
3. فیظیک (Physik): جلد سوم که با علم کیمیاگری و جادوهای قدیمی بیشتر آشنات می کنه.
4. جستجو ( Queste): یه ماموریت خطرناک برای پیدا کردن یه شیء جادویی قدیمی.
5. سایرن خبیس (Syren): سفر به دنیایی جدید و آشنایی با موجودات دریایی و طلسم های عجیب.
6. صیاهی (Darke): رویارویی با نیروهای تاریک و خطراتی که دنیای جادو رو تهدید می کنه.
7. عاتش (Fyre): جلد آخر و پایانی بر ماجراهای "سپتیموس هیپ" که حسابی هیجان انگیزه!

هر جلد از این مجموعه، دریچه ای به روی ماجراهای جدید و شخصیت های تازه ست که باعث میشه هیچ وقت از خوندن این سری خسته نشی. انجی سیج با هر جلد، یه لایه جدید به دنیای خودش اضافه می کنه و تو رو بیشتر غرق خودش می کنه. اگه به دنبال یه مجموعه فانتزی طولانی و پر از سرگرمی هستی، "سپتیموس هیپ" بهترین انتخابه.

نتیجه گیری: وقتشه که وارد دنیای "افصون" بشی!

"خلاصه کتاب افصون" که برات تعریف کردیم، فقط نوک کوه یخ یه دنیای خیلی بزرگتر و جذاب تره. این کتاب نه تنها اولین جلد از یه مجموعه فانتزی بی نظیره، بلکه یه فرصت عالیه تا به یه دنیای پر از جادو، ماجراجویی، دوستی و کشف هویت سفر کنی. انجی سیج با قلم روان و خلاقش، تونسته یه اثر ماندگار خلق کنه که هر صفحه از اون پر از هیجان، طنز و لحظات تامل برانگیزه.

اگه تا الان این کتاب رو نخوندی، پیشنهاد می کنم حتماً یه فرصت بهش بدی. چه یه نوجوان باشی که دنبال یه ماجرای جدید می گرده، چه یه بزرگسال که دلش برای داستان های جادویی تنگ شده، "افصون" میتونه تو رو حسابی غافلگیر کنه. این فقط یه داستان نیست، یه تجربه ست، یه سفر به دل ناشناخته ها که قراره کلی چیز جدید بهت یاد بده و سرگرمت کنه.