الگوریتم Mobilegeddon گوگل، که در سال 2015 معرفی شد، دنیای طراحی سایت های موبایل را زیر و رو کرد. این الگوریتم با اولویت دادن به سایت های سازگار با موبایل در نتایج جستجو، وب سایت ها را وادار کرد تا طراحی واکنش گرا را جدی بگیرند و تجربه کاربری موبایل را در مرکز توجه قرار دهند تا از کاهش رتبه در جستجوهای موبایلی جلوگیری شود.
یادتان می آید چند سال پیش وقتی با موبایل توی اینترنت می چرخیدیم، چقدر اذیت می شدیم؟ سایت ها به هم ریخته بودند، فونت ها آنقدر ریز بودند که چشم آدم درد می گرفت، دکمه ها روی هم بودند و مدام باید زوم می کردیم و اسکرول افقی داشتیم. واقعاً تجربه وحشتناکی بود! انگار طراح سایت اصلاً فکرش را نمی کرد که کسی ممکن است با گوشی وارد سایتش شود. خب، گوگل هم این مشکلات را دید و مثل همیشه، تصمیم گرفت یک دستی به سر و روی اینترنت بکشد تا همه ما راحت تر باشیم.
همین شد که در 21 آوریل 2015، گوگل یک الگوریتم جدید معرفی کرد که اسمش را گذاشتند Mobilegeddon
. این اسم یک جور شوخی با کلمه Armageddon
(آخرالزمان) بود، چون قرار بود برای سایت هایی که به موبایل اهمیت نمی دادند، واقعاً آخرالزمان شود! از آن روز به بعد، دیگر هیچ چیز مثل قبل نشد. سایت هایی که برای موبایل بهینه نبودند، کم کم از نتایج جستجو حذف شدند یا رتبه شان حسابی پایین آمد. این اتفاق باعث شد که همه وبمسترها، سئوکارها و طراحان وب به فکر فرو بروند و کارشان را جدی تر دنبال کنند. حالا بیایید با هم ببینیم Mobilegeddon چی بود، چرا آمد و چه تأثیری روی کار و بار ما گذاشت و هنوز هم می گذارد.
Mobilegeddon چیست و چرا گوگل آن را معرفی کرد؟
بیایید رک و راست بگوییم، موبایل گدون
اسمی بود که جامعه سئو برای آپدیت Mobile-Friendly
گوگل انتخاب کرد. چرا؟ چون برای خیلی ها، این آپدیت مثل یک زلزله آمد و کسب وکارشان را تحت الشعاع قرار داد. هدفش هم خیلی ساده و شفاف بود: اولویت دادن به سایت هایی که روی موبایل خوب نمایش داده می شوند و تجربه کاربری خوبی به مخاطب می دهند. همین!
Mobilegeddon به زبان ساده: داستان یک انقلاب کوچک
خب، همانطور که گفتیم، Mobilegeddon در واقع همان آپدیت سازگاری با موبایل
گوگل بود که در تاریخ 21 آوریل 2015 رسماً شروع به کار کرد. فکر اصلی پشت این الگوریتم این بود که اگر کاربری با موبایلش چیزی را جستجو می کند، نتایجی که به او نشان داده می شود، حتماً باید روی موبایلش قابل استفاده و راحت باشد. یعنی دیگر خبری از سایت های بهم ریخته، فونت های ناخوانا یا دکمه های ریز و نزدیک به هم نباشد. گوگل می خواست مطمئن شود که تجربه جستجوگر موبایلی، مثل تجربه جستجوگر دسکتاپ، عالی و بی نقص است.
چرا گوگل دست به کار شد؟ دلایل پشت پرده Mobilegeddon
راستش را بخواهید، گوگل از سر تفنن دست به چنین کاری نزد. دلایل خیلی محکمی پشت این تصمیم بود که مهم ترین هایش را اینجا برایتان می گویم:
- انفجار کاربران موبایل: سال های 2010 به بعد، استفاده از موبایل برای دسترسی به اینترنت واقعاً انفجاری شد. مردم بیشتر از هر زمان دیگری با گوشی هایشان وب گردی می کردند، خرید می کردند، اطلاعات می گرفتند. اما اکثر سایت ها اصلاً برای این حجم از ترافیک موبایلی آماده نبودند.
- تجربه کاربری نامطلوب (UX): این همان چیزی است که بالاتر هم اشاره کردم. سایت هایی که طراحی واکنش گرا نداشتند، روی موبایل کابوس بودند. کاربران مجبور بودند مدام زوم کنند، به چپ و راست اسکرول کنند و کلی دوندگی کنند تا به محتوای دلخواهشان برسند. این تجربه بد، باعث می شد کاربران از آن سایت ها دلزده شوند و سریعاً برگردند.
- هدف نهایی گوگل: گوگل همیشه هدفش این بوده که بهترین و مرتبط ترین نتایج را به کاربرانش ارائه دهد. وقتی نتایج برتر در موبایل قابل استفاده نبودند، این هدف زیر سؤال می رفت. Mobilegeddon آمد تا این چالش را حل کند و کیفیت نتایج موبایل را بالا ببرد.
- ابعاد تجاری: البته که گوگل هم یک شرکت است و به فکر درآمدش است. بخش زیادی از درآمد گوگل از تبلیغات می آید. وقتی کاربران تجربه خوبی در جستجو ندارند، کمتر روی تبلیغات کلیک می کنند و این یعنی کاهش درآمد برای گوگل. پس بهبود تجربه کاربری موبایل، یک بُعد تجاری مهم هم برای گوگل داشت.
Mobilegeddon در مقایسه با غول های دیگر گوگل (پاندا و پنگوئن)
شاید شنیده باشید که گوگل قبل از Mobilegeddon هم الگوریتم های بزرگی مثل پاندا (که کیفیت محتوا را بررسی می کرد) و پنگوئن (که لینک های اسپم و بی کیفیت را جریمه می کرد) را معرفی کرده بود. وقتی Mobilegeddon معرفی شد، خیلی ها فکر می کردند که این هم یک آپدیت به بزرگی پاندا و پنگوئن خواهد بود و سایت های زیادی را با خاک یکسان می کند. راستش را بخواهید، این اتفاق تا آن حد که پیش بینی می شد، گسترده نبود و خیلی از سایت ها ضربه مهلکی نخوردند.
بررسی ها نشان داد که Mobilegeddon بیشتر جنبه یک تلنگر
داشت تا یک مجازات سنگین
. بله، سایت های ناسازگار با موبایل افت رتبه داشتند، اما نه به اندازه افت رتبه ای که پاندا یا پنگوئن برای سایت های بی کیفیت یا اسپمی ایجاد می کردند. با این حال، تأثیر فرهنگی و آموزشی Mobilegeddon بی نظیر بود. این الگوریتم همه را مجبور کرد که به اهمیت موبایل پی ببرند و به فکر سازگاری سایتشان بیفتند. در واقع، این الگوریتم سنگ بنای بسیاری از آپدیت های بعدی گوگل در حوزه موبایل شد.
Mobilegeddon شاید مثل پاندا و پنگوئن، هزاران سایت را نابود نکرد، اما فرهنگ طراحی
موبایل فرندلیرا جا انداخت و مسیر آینده وب را برای همیشه تغییر داد.
سفر گوگل به دنیای موبایل: رویدادهای کلیدی تا Mobilegeddon
گوگل یک روزه تصمیم نگرفت که Mobilegeddon را معرفی کند؛ بلکه این تصمیم حاصل یک فرآیند طولانی و هوشمندانه بود. گوگل قدم به قدم جلو رفت و با ابزارها و هشدارهایی که ارائه داد، مدیران سایت ها را برای این تغییر بزرگ آماده کرد. بیایید یک نگاهی به این تایم لاین بیندازیم تا ببینیم این داستان چطور پیش رفت:
اکتبر 2014: شروع با Mobile Usability در سرچ کنسول
همه چیز از اکتبر سال 2014 شروع شد. گوگل یک قابلیت جدید به ابزار Webmaster Tools
(که بعدها اسمش به Google Search Console
یا همان سرچ کنسول خودمان تغییر کرد) اضافه کرد به اسم Mobile Usability
. این بخش به مدیران سایت ها نشان می داد که سایتشان روی موبایل چه مشکلاتی دارد؛ مثلاً فونت کوچک، عناصر قابل کلیک نزدیک به هم، محتوای عریض تر از صفحه و… . گوگل با این کار، عملاً زنگ خطر را به صدا درآورد و گفت که حواستان به موبایل باشد!
نوامبر 2014: برچسب Mobile-friendly و ابزار تست
یک ماه بعد، یعنی در نوامبر 2014، گوگل قدم مهم تری برداشت. یک برچسب جدید به نام Mobile-friendly
(سازگار با موبایل) را به نتایج جستجو اضافه کرد. حالا وقتی کسی با موبایل چیزی را سرچ می کرد، جلوی سایت های سازگار با موبایل این برچسب را می دید. این یک امتیاز مثبت بود برای سایت های بهینه و یک هشدار بصری برای کاربران. در همین زمان، گوگل ابزار تست موبایل فرندلی
خودش را هم معرفی کرد تا هر کسی بتواند به راحتی وضعیت سایتش را بررسی کند.
گوگل همزمان با این به روز رسانی اعلام کرد: ما در حال آزمایش معیارهای ویژگی موبایل فرندلی به عنوان سیگنالی برای رتبه بندی هستیم.
این جمله، همان هشدار نهایی بود که بسیاری از وبمستران آن را جدی گرفتند.
ژانویه 2015: هشدارهای جدی تر به مدیران سایت
در ژانویه 2015، گوگل از قابلیت Mobile Usability که چند ماه پیش معرفی کرده بود، استفاده کرد و شروع به ارسال هشدارهای مستقیم و صریح به مدیران سایت هایی کرد که صفحاتشان با موبایل سازگار نبود. این هشدارها مستقیماً به حساب کاربری آن ها در سرچ کنسول ارسال می شد و می گفت که اگر این مشکلات را برطرف نکنید، ممکن است در نتایج جستجوی موبایل دچار مشکل شوید. گوگل با این کار، رسماً نشان داد که چقدر این موضوع برایش جدی است.
فوریه 2015: شمارش معکوس نهایی برای 21 آوریل
فوریه 2015، ماه سرنوشت ساز بود. گوگل یک بیانیه رسمی منتشر کرد و در آن به صراحت اعلام کرد که در تاریخ 21 آوریل 2015، یک آپدیت جدید در الگوریتم های جستجوی موبایل اعمال خواهد شد که تأثیر قابل توجهی
بر رتبه بندی سایت ها خواهد داشت. این بیانیه، فرصت نهایی برای همه بود تا قبل از وقوع Mobilegeddon
، سایت هایشان را بهینه کنند. دیگر بهانه برای کسی نمانده بود!
21 آوریل 2015: روز موعود Mobilegeddon
و بالاخره روز موعود فرا رسید! در 21 آوریل 2015، الگوریتم Mobilegeddon رسماً فعال شد. از این روز به بعد، صفحات وب یا موبایل فرندلی
بودند یا نبودند، و سایت های دسته اول، شانس بسیار بیشتری برای دیده شدن در نتایج جستجوی موبایل پیدا کردند. این تاریخ به نقطه عطفی در تاریخ سئو و طراحی وب تبدیل شد و بسیاری از متخصصان را وادار به بازنگری اساسی در رویکردهایشان کرد.
مارس 2016: Mobilegeddon 2.0 – سیگنالی قوی تر
گوگل به همین جا بسنده نکرد. حدود یک سال بعد، در مارس 2016، اعلام کرد که سیگنال رتبه بندی موبایل فرندلی را تقویت
خواهد کرد. این یعنی اهمیت سازگاری با موبایل در رتبه بندی جستجوهای موبایلی بیشتر از قبل شد. این آپدیت که به آن Mobilegeddon 2.0
هم می گفتند، نشان داد که گوگل واقعاً روی این موضوع جدی است و نمی خواهد از آن دست بکشد. این آپدیت به کاربران کمک می کرد تا راحت تر به صفحات مرتبط و سازگار با موبایل دسترسی پیدا کنند و باز هم روی تجربه کاربری عالی تأکید داشت.
Mobilegeddon و دنیای وب: تغییراتی که حس کردیم!
خب، حالا که فهمیدیم Mobilegeddon چی بود و چطور به وجود آمد، وقتشه که ببینیم این الگوریتم چه تأثیرات واقعی روی دنیای وب و به خصوص روی طراحی و سئوی سایت ها گذاشت. این تغییرات فقط در حد رتبه بندی نبودند، بلکه دیدگاه ما به وب را به کلی عوض کردند.
رتبه بندی در جستجوی موبایل: بالا و پایین شدن ها
اولین و ملموس ترین تأثیر Mobilegeddon، روی رتبه بندی سایت ها در نتایج جستجوی موبایل بود. بله، گوگل به وعده اش عمل کرد و سایت هایی که موبایل فرندلی بودند، در جستجوهای موبایلی رتبه بهتری گرفتند. در مقابل، سایت هایی که به این نکته بی توجه بودند، با افت رتبه مواجه شدند.
البته، همانطور که قبلاً هم گفتیم، این تأثیر برای همه سایت ها به یک اندازه نبود. برخی فکر می کردند که این آپدیت، یک زمین لرزه بزرگ است که همه چیز را نابود می کند. اما واقعیت این بود که تأثیر آن، بیشتر برای سایت هایی محسوس بود که اصلاً به موبایل توجهی نکرده بودند. سرعت سایت و محتوای باکیفیت همچنان فاکتورهای بسیار مهمی باقی ماندند. یعنی اگر سایت شما موبایل فرندلی نبود اما محتوای فوق العاده ای داشتید که کاربران از آن راضی بودند، شاید افت رتبه شما کمتر از حد انتظار بود. اما با این حال، اهمیت سازگاری با موبایل به یک فاکتور غیرقابل انکار تبدیل شد.
انقلاب در طراحی وب: از دسکتاپ به موبایل فرست
شاید بزرگ ترین میراث Mobilegeddon، تغییر کامل رویکرد طراحان وب بود. قبل از این، بیشتر طراحان ابتدا نسخه دسکتاپ سایت را طراحی می کردند و بعد به این فکر می افتادند که چطور آن را برای موبایل هم سازگار کنند. اما Mobilegeddon این معادله را به هم زد و تفکر Mobile-First
(اول موبایل) را به یک استاندارد صنعتی تبدیل کرد.
حالا دیگر طراحان باید اول به این فکر می کردند که سایتشان روی کوچک ترین صفحه نمایش (یعنی موبایل) چطور به نظر می رسد و چطور کار می کند. این یعنی طراحی واکنش گرا (Responsive Design) از یک قابلیت خوب
به یک اجبار
تبدیل شد. دیگر نمی شد به آن بی توجه بود. این تغییر پارادایم، باعث شد وب سایت ها از پایه و اساس با هدف ارائه تجربه کاربری عالی روی موبایل طراحی شوند و این واقعاً یک انقلاب بود.
معیارهای تعامل کاربر: جذب یا دفع؟
تجربه کاربری خوب روی موبایل، فقط به رتبه بندی ختم نمی شد؛ بلکه مستقیماً روی معیارهای تعامل کاربر هم تأثیر می گذاشت. وقتی یک سایت روی موبایل خوب کار می کند، کاربران بیشتر در آن می مانند، صفحات بیشتری را می بینند و کمتر از سایت خارج می شوند. این یعنی:
- کاهش نرخ پرش (Bounce Rate): کاربران با دیدن یک سایت موبایل فرندلی، کمتر ناامید می شوند و سریعاً دکمه برگشت را نمی زنند.
- افزایش زمان ماندگاری (Time on Site): وقتی سایت راحت و قابل استفاده است، کاربران وقت بیشتری را در آن می گذرانند و به محتوای بیشتری دسترسی پیدا می کنند.
- نرخ تبدیل (Conversion Rate) بهتر: برای کسب وکارها، این یعنی احتمال خرید، ثبت نام یا انجام هر اقدام دلخواه دیگر توسط کاربر بیشتر می شود.
همچنین، Mobilegeddon اهمیت سرعت بارگذاری صفحه را هم دوچندان کرد. در دستگاه های موبایل، که ممکن است اتصال اینترنت ضعیف تر باشد، سرعت حرف اول را می زند. این موضوع بعدها با معرفی معیارهایی مثل Core Web Vitals
توسط گوگل، اهمیت بیشتری هم پیدا کرد.
میراث ماندگار Mobilegeddon: پلی به آینده الگوریتم های گوگل
شاید Mobilegeddon به آن شدت که انتظار می رفت، سایت ها را جریمه نکرد، اما تأثیر آن در شکل دهی به آینده سئو و وب غیرقابل انکار است. این الگوریتم در واقع، سنگ بنای بسیاری از الگوریتم های بعدی گوگل در حوزه موبایل شد.
مهم ترین میراث Mobilegeddon، فراهم کردن بستر برای Mobile-First Indexing
بود. این یعنی گوگل از سال 2018 به بعد، تصمیم گرفت برای رتبه بندی سایت ها، ابتدا به نسخه موبایل آن ها نگاه کند، نه نسخه دسکتاپ. اگر Mobilegeddon نبود، شاید Mobile-First Indexing هرگز به این سرعت و این گستردگی عملی نمی شد. پس می بینید که Mobilegeddon فقط یک آپدیت موقت نبود؛ بلکه یک تغییردهنده بازی
واقعی بود که تفکر ما را درباره طراحی و سئو برای همیشه عوض کرد و هنوز هم اصول آن در سیستم رتبه بندی گوگل حرف اول را می زند.
سایتت رو چطور با Mobilegeddon و الگوریتم های جدیدتر هماهنگ کنی؟ (راهنمای خودمانی)
حالا که فهمیدیم Mobilegeddon چه غوغایی به پا کرد و چرا هنوز هم باید بهش اهمیت بدیم، وقتشه که ببینیم چطور می تونیم سایتمون رو جوری بهینه کنیم که هم با اصول Mobilegeddon سازگار باشه و هم با الگوریتم های جدیدتر گوگل هماهنگ بشه. نگران نباشید، این کار آنقدرها هم که فکر می کنید سخت نیست، فقط باید چند تا نکته رو رعایت کنید.
انتخاب رویکرد طراحی: هر کدام داستان خودش را دارد!
برای اینکه سایت شما روی موبایل خوب نمایش داده بشه، سه تا رویکرد اصلی وجود داره. هر کدوم از اینا مزایا و معایب خودشون رو دارن و باید ببینید کدومشون بیشتر به کار شما میاد:
| رویکرد طراحی | مزایا | معایب |
|---|---|---|
| طراحی واکنش گرا (Responsive Design) | یک URL برای همه دستگاه ها (مثلاً: example.com)، مدیریت و به روزرسانی آسان تر، سئو دوستانه (گوگل این رویکرد رو ترجیح می ده). | ممکنه در برخی موارد کد سایت سنگین تر بشه، نیاز به تست دقیق روی دستگاه های مختلف. |
| سرویس پویا (Dynamic Serving) | یک URL ثابت (مثلاً: example.com)، اما محتوای HTML و CSS متفاوتی رو بر اساس دستگاه کاربر (موبایل یا دسکتاپ) نشون می ده. کنترل بیشتر روی محتوای هر دستگاه. | پیچیدگی پیاده سازی و نگهداری بیشتر، نیاز به شناسایی دقیق نوع دستگاه کاربر. |
| آدرس های جداگانه (Separate URLs – m.example.com) | دو نسخه کاملاً جداگانه از سایت دارید (یکی برای دسکتاپ و یکی برای موبایل)، مثلاً m.example.com. امکان ارائه تجربه کاربری کاملاً متفاوت برای موبایل. | نیاز به مدیریت دو سایت مجزا، پیچیدگی سئو (نیاز به استفاده از تگ های canonical و hreflang)، مصرف منابع و وقت بیشتر. |
توصیه کلی: اگه تازه می خواید طراحی رو شروع کنید یا می خواید سایتتون رو از نو بسازید، طراحی واکنش گرا (Responsive Design) بهترین و ساده ترین گزینه هست. گوگل هم این روش رو بیشتر از بقیه دوست داره.
چک لیست طلایی برای یک سایت موبایل فرندلی توپ!
فارغ از اینکه چه رویکردی رو برای طراحی انتخاب می کنید، باید یه سری اصول رو رعایت کنید تا سایتتون واقعاً موبایل فرندلی
باشه. این چک لیست رو همیشه گوشه ذهنتون داشته باشید:
- Viewport مناسب: این یه کد کوچیکه که به مرورگر می گه چطور صفحه رو با عرض دستگاه موبایل تنظیم کنه. حتماً از تگ
<meta name=viewport content=width=device-width, initial-scale=1>استفاده کنید. - سایز فونت خوانا: فونت ها رو اونقدر بزرگ بذارید که کاربر بدون زوم کردن بتونه راحت بخونه. معمولاً 16 پیکسل برای متن اصلی یه اندازه خوبیه.
- فضای کافی بین عناصر قابل کلیک: دکمه ها و لینک ها باید فضای کافی از هم داشته باشن تا کاربر با انگشتش راحت بتونه روشون کلیک کنه و اشتباهی روی چیز دیگه کلیک نکنه. حداقل 48×48 پیکسل برای هر عنصر قابل کلیک خوبه.
- عدم استفاده از محتوای غیرقابل پخش: خداحافظی با فلش! دیگه از فلش یا هر محتوایی که روی موبایل پخش نمی شه، استفاده نکنید.
- محتوای متناسب با عرض صفحه: هیچ وقت کاری نکنید که کاربر مجبور بشه برای دیدن کل محتوا، صفحه رو افقی اسکرول کنه. همه چیز باید توی عرض صفحه جا بشه.
- تصاویر و ویدئوهای بهینه شده: حجم تصاویرتون رو کم کنید. از فرمت های جدیدتر مثل WebP استفاده کنید و از Lazy Load (بارگذاری تنبل) برای تصاویر پایین تر از صفحه استفاده کنید. یادتون باشه که attributeهای
srcsetوsizesهم برای نمایش تصاویر مناسب روی دستگاه های مختلف خیلی مهمن. - ناوبری (Navigation) کاربرپسند: منوهای همبرگری (اون سه تا خط بالای صفحه) یا دکمه های قابل دسترس برای منو، برای موبایل خیلی مهمن. کاربر باید بتونه راحت توی سایت بچرخه.
- فرم های آسان برای پر کردن: اگه فرم توی سایتتون دارید، مطمئن بشید که روی موبایل راحت پر می شن. کیبورد مناسب رو برای هر فیلد (مثلاً کیبورد عددی برای شماره تلفن) فعال کنید و برچسب های واضحی برای فیلدها بذارید.
بهینه سازی های فنی پیشرفته: پله های آخر تا اوج!
اینجا دیگه وارد مباحث کمی فنی تر می شیم، اما برای اینکه سایتتون واقعاً بدرخشه، این نکات هم حیاتی اند:
- سرعت بارگذاری صفحه (Page Speed): این یکی از مهم ترین فاکتورهاست، چه برای گوگل و چه برای کاربر. کد های CSS و JavaScript رو تا حد امکان کم حجم کنید، از فشرده سازی سرور (Gzip) استفاده کنید، کشینگ (Caching) رو فعال کنید و تصاویرتون رو حسابی بهینه کنید. یادتون باشه که این فاکتور مستقیماً با
Core Web Vitals
گوگل هم مرتبطه. - داده های ساختاریافته (Structured Data): مطمئن بشید که داده های ساختاریافته سایتتون (مثل اسکیما برای محصول، نقد و بررسی، یا مقالات) روی نسخه موبایل هم به درستی کار می کنن و گوگل می تونه اون ها رو بخونه.
- مدیریت صحیح تگ های Canonical و Hreflang: اگه از رویکرد
آدرس های جداگانه
استفاده می کنید، حتماً از تگ هایcanonicalبرای جلوگیری از محتوای تکراری و از تگ هایhreflangبرای سایت های چندزبانه به درستی استفاده کنید. این بخش خیلی مهمه و اشتباه در اون می تونه سئو سایتتون رو نابود کنه. - بهینه سازی برای AMP (Accelerated Mobile Pages): صفحات AMP نسخه های فوق العاده سبک و سریع از صفحات وب هستند که به خصوص برای سایت های خبری و محتوامحور می تونن خیلی مفید باشن و سرعت بارگذاری رو به شدت بالا ببرن. بررسی کنید که آیا این گزینه برای سایت شما مناسب است یا خیر.
ابزارهای گوگل: رفیق شفیق شما در مسیر بهینه سازی
خوشبختانه گوگل خودش ابزارهای رایگانی رو در اختیارمون گذاشته تا بتونیم وضعیت سایتمون رو از نظر سازگاری با موبایل بررسی کنیم و مشکلات رو پیدا کنیم:
- ابزار تست موبایل فرندلی گوگل (Google Mobile-Friendly Test): این ابزار خیلی ساده و سریع بهتون می گه که آیا صفحه سایتتون موبایل فرندلی هست یا نه و اگه مشکلی داره، اون رو نشون می ده.
- بخش Mobile Usability در Google Search Console: این بخش در سرچ کنسول، گزارش جامعی از خطاهای موبایل سایتتون رو نشون می ده. مثل
متن خیلی کوچک است
،عناصر قابل کلیک خیلی به هم نزدیک هستند
، یامحتوا عریض تر از صفحه است
. حتماً این گزارش رو مرتب چک کنید و مشکلات رو برطرف کنید. - Google PageSpeed Insights: این ابزار سرعت بارگذاری سایتتون رو هم روی دسکتاپ و هم روی موبایل تحلیل می کنه و پیشنهادهایی برای بهبود سرعت ارائه می ده.
- Google Lighthouse: لایت هوس یک ابزار جامع هست که توی مرورگر کروم پیدا می شه و علاوه بر سرعت، عملکرد کلی سایت، دسترسی پذیری و سئو رو هم بررسی می کنه و بهتون امتیاز می ده.
با استفاده از این ابزارها، می تونید به طور منظم سایتتون رو پایش کنید و مطمئن بشید که همیشه بهترین تجربه رو برای کاربران موبایل ارائه می دید.
نتیجه گیری
همانطور که دیدیم، الگوریتم Mobilegeddon در سال 2015 فقط یک آپدیت ساده نبود، بلکه یک نقطه عطف تاریخی در دنیای سئو و طراحی وب محسوب می شد. این الگوریتم با اولویت دادن به سایت های سازگار با موبایل، همه ما را وادار کرد که از تفکر دسکتاپ فرست
خداحافظی کنیم و رویکرد موبایل فرست
را در طراحی و توسعه سایت هایمان جدی بگیریم.
با اینکه سال ها از معرفی Mobilegeddon می گذرد، اما اصول و پایه هایی که این الگوریتم بنا نهاد، هنوز هم در اکوسیستم جستجوی گوگل، به خصوص با ظهور Mobile-First Indexing
و معیارهای حیاتی Core Web Vitals
، کاملاً پابرجا و حتی پررنگ تر از قبل هستند. گوگل به وضوح نشان داده است که تجربه کاربری موبایل
یک فاکتور غیرقابل اغماض برای موفقیت در نتایج جستجو است.
پس، اگر هنوز سایتتان را برای موبایل بهینه نکرده اید، یا مدت زیادی است که آن را بررسی نکرده اید، دست به کار شوید! سایتتان را با ابزارهای گوگل تست کنید، مشکلات را شناسایی و برطرف کنید و مطمئن شوید که بهترین تجربه ممکن را به کاربران موبایل ارائه می دهید. این کار نه تنها باعث بهبود رتبه شما در گوگل می شود، بلکه به جذب بیشتر مخاطبان، افزایش تعامل و در نهایت، رشد و موفقیت کسب وکار آنلاینتان کمک شایانی خواهد کرد. یادتان باشد، در دنیای امروز، موبایل حرف اول را می زند!
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "تاثیر Mobilegeddon بر طراحی سایت موبایل | راهنمای جامع" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "تاثیر Mobilegeddon بر طراحی سایت موبایل | راهنمای جامع"، کلیک کنید.